هنوز هم
هنوز هم
آن هنگام که از تو دورم
چون پرواز آنی یک پرنده
از برابر چشمانم میگذری
همچون شهابی در آسمان
مانند سایه ای بر دیوار
دوست داشتنی ،
اما چنان کوتاه
که باز محو می شوی ؛
تو در هوایی مه آلود ،
من همقدم با تو ،
در خلسه های عاشقانه ...
به آن امید
که یادت مانده است
قوها آوازشان را
کجا سر می دهند !
آن هنگام که از تو دورم
چون پرواز آنی یک پرنده
از برابر چشمانم میگذری
همچون شهابی در آسمان
مانند سایه ای بر دیوار
دوست داشتنی ،
اما چنان کوتاه
که باز محو می شوی ؛
تو در هوایی مه آلود ،
من همقدم با تو ،
در خلسه های عاشقانه ...
به آن امید
که یادت مانده است
قوها آوازشان را
کجا سر می دهند !
۱۰.۴k
۲۴ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.