غصه ی دنیا ندارم چون تو دنیایم شدی
غصه ی دنیا ندارم چون تو دنیایم شدی
حسرتِ فردا ندارم چون تو فردایم شدی
داده ام گلخانه ام را دستِ تو ای نازنین
بـاغبـانِ ِمهـربـانِ ِجملـه گلهـایم شدی
ماه را خورشیدرا دیگر نمۍخواهم که تو
روشنیِ ِدلپـذیـرِ ِروز وشب هـایم شدی
بی تـو تنهـایی مرا بدجور تنها کرده بود
آمدی،، دیگر حبیبِ قـلبِ تنهـایم شدی
همچو ماهی بودم و درحسرتِ آبِ روان
با وجودت خوبِ من،مانندِ دریایم شدی
غصه ای دیگر ندارم در دلِ حسرت کشم
خطِ بُطلانی به روی درد و غمهایم شدی
@fuoad
حسرتِ فردا ندارم چون تو فردایم شدی
داده ام گلخانه ام را دستِ تو ای نازنین
بـاغبـانِ ِمهـربـانِ ِجملـه گلهـایم شدی
ماه را خورشیدرا دیگر نمۍخواهم که تو
روشنیِ ِدلپـذیـرِ ِروز وشب هـایم شدی
بی تـو تنهـایی مرا بدجور تنها کرده بود
آمدی،، دیگر حبیبِ قـلبِ تنهـایم شدی
همچو ماهی بودم و درحسرتِ آبِ روان
با وجودت خوبِ من،مانندِ دریایم شدی
غصه ای دیگر ندارم در دلِ حسرت کشم
خطِ بُطلانی به روی درد و غمهایم شدی
@fuoad
۱۰.۳k
۰۱ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.