کجا میروی
کجا میروی
شبی با خیال تو دیوانه گشتم
تو را خواب دیدم که بیگانه گشتم
شرابی شدی تا بنوشم ز دستت
من از دست تو جام پیمانه گشتم
شتابان روی سمت میخانه اما
کجا میروی؟من که میخانه گشتم!
تو را شمع سوزان نظر کردم اما
برای تو مانند پروانه گشتم
سرم روی آن شانه ات بود و انگار
پناهنده ی هرم آن شانه گشتم
تو با خانه ی ما چه کردی که من هم
همانند این خانه، ویرانه گشتم
حسین حیدری"رهگذر"
۱۳۹۶/۸/۱۸
از چهارمین مجموعه ادبی #آنا
شبی با خیال تو دیوانه گشتم
تو را خواب دیدم که بیگانه گشتم
شرابی شدی تا بنوشم ز دستت
من از دست تو جام پیمانه گشتم
شتابان روی سمت میخانه اما
کجا میروی؟من که میخانه گشتم!
تو را شمع سوزان نظر کردم اما
برای تو مانند پروانه گشتم
سرم روی آن شانه ات بود و انگار
پناهنده ی هرم آن شانه گشتم
تو با خانه ی ما چه کردی که من هم
همانند این خانه، ویرانه گشتم
حسین حیدری"رهگذر"
۱۳۹۶/۸/۱۸
از چهارمین مجموعه ادبی #آنا
۵.۳k
۱۶ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.