یک) اگر داعش وارد کوبانی شود، چه اتفاقی می افتد؟ اولین ات
یک) اگر داعش وارد کوبانی شود، چه اتفاقی میافتد؟ اولین اتفاقی که رخ خواهد داد، تغییر فرم جنگ است. تا این لحظه آوانتاژ ِ داعش، استفاده از سلاحهای سنگین بوده. اما با ورودِ داعش به کوبانی، این سلاحها دیگر عملا کارکردشان را از دست میدهند و «جنگ شهری» آغاز خواهد شد. در جنگ شهری، کردها توانایی و قدرت مانور بیشتری دارند. ورود داعش به کوبانی به معنای پایانِ کوبانی نیست؛ بلکه آغاز دور جدید درگیریها است. در کوبانی هزاران دختر و پسر مسلح کرد منتظر داعش هستند. انسانهایی که تک تکشان بمبهای متحرکی هستند. و به خوبی میدانند ورودِ داعش به کوبانی، چه معنایی دارد و چه نوع مقاومت و واکنشی را میطلبد. سختترین روزهای داعش، هنوز آغاز نشده.
دو) نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا، تا این لحظه نخواستهاند یا نتوانستهاند ضربه سنگینی در جبهه کوبانی به داعش وارد کنند. تمامی اقدامات آنها تا این لحظه در این راستا بوده که برای روز مبادا پاسخی برای این پرسش داشته باشند: «چرا دست روی دست گذاشتید؟». برخلافِ کردستان عراق، نیروهای ائتلاف منافع استراتژیکی در کردستان سوریه ندارند. اگر داشتند، تسلیحِ کردهای سوریه خیلی وقت بود آغاز شده بود. چطور میتوان به جنگندههایی اعتماد کرد که دولتهایشان با درخواست کردهای سوریه مبنی بر تامین اسلحه مخالفت کردهاند؟ مخالفت با تسلیح کردهای سوریه معنای مشخصی دارد: من حملاتِ داعش علیه تو را میبینم. من سلاحهای آمریکایی و اروپایی داعش را میبینم. من حملاتِ داعش با سلاح سنگین به تو را میبینم. من محاصره کوبانی را میبینم. من میدانم احتمال قتل عام انسانها وجود دارد. من میدانم دهها هزار نفر کوچ کردهاند. با همه اینها اما حاضر نیستم اسلحهای را که در دستان داعش است به تو بفروشم. اسلحهای به تو بدهم. حاضر نیستم این نبرد نابرابر را به سود تو تغییر بدهم. این تنها شبیه یک شوخی تلخ است که در روزهای گذشته، تعداد کشتهها و تلفات داعش در نبرد با «یگانهای مدافع خلق» به مراتب بیشتر از تعداد کشته و تلفات آنها در جریان حملات هوایی نیروهای ائتلاف بوده. طرح یک پرسش یک کلمهای میتواند جذاب باشد: چرا؟
سه) در حالی که از سه طرف کوبانی محاصره شده، ترکیه از ضلع چهارم لولههای تانکهایش را به سوی شهر نشانه رفته. آش به حدی شور شده که اعضای داعش در پخش زنده تلویزیونی از خاک ترکیه وارد منطقه کوبانی میشوند. از همه اینها گذشته، اردوغان، بجای اینکه توضیح دهد چرا هنوز سنگی به سمت داعش پرتاب نکرده، درحالی که مثلا مشغول پروسه صلح با کردهای ترکیه است، رتوریکش به شکل عجیبی تغییر میکند و میگوید: جهانی که اکنون علیه داعش متحد شده، وقتی که ما با کردها میجنگیدیم کجا بود؟ این پرسش اردوغان، قابل تامل است. از دو جهت: اول اینکه اردوغان رتوریکِ قبل از «پروسه صلح» را دوباره احیا میکند و دوم اینکه، طعنهای میزند به اتحاد لفظی کشورهای غربی بر سر داعش. این موضع، بیش از آنکه چرایی نپیوستن ِ ترکیه به ائتلاف علیه داعش را توضیح دهد، چرایی حمایت ترکیه از داعش را توضیح میدهد. از دید ترکیه، کوبانی، جلوه همان چیز ترسناکی است که قرار است در کردستان ترکیه هم ایجاد شود. زدنِ این الگو و این مدل، حملهای زودهنگام به آیندهای است که در راه است. حمله به شتری که قرار است در خود ترکیه هم بخوابد. کوبانی، محصول نرم افزارهای جنبش کرد در ترکیه است. محصولی که در خود ترکیه بالغ شده اما هنوز کامل نرسیده. کوبانی میوه درختی است که ریشهاش در کردستان ترکیه است. زدن کوبانی، از دید ترکیه تبدیل یک «شکست بالقوه» به یک «پیروزی بالفعل» است. زدنِ کوبانی، حمله به اعتماد بنفس کردهایی است که با خود ترکیه درگیرند. تنها با درک این واقعیتها میتوان تحرکات آزادانه داعش در ترکیه از یک سو و محدودیتهای شدید برای حامیان کوبانی را درک کرد.
چهار) جنبش کرد در ترکیه چهار ضلع دارد: اوجالان، قندیل، حزب قانونی، و خیابان. قبل از اینکه پروسه صلح آغاز شود، قندیل، از لحاظ نظامی تاکتیک جدیدی را در پیش گرفت. در سال ۲۰۱۲ چریکهای کرد، برای اولین بار در تاریخ ۳۰ ساله گذشته، تصمیم گرفتند به جای تاکتیک «ضربه بزن و عقب نشینی کن»، تاکتیک «ضربه بزن و پیشروی کن» را در پیش گرفتند. نتیجه این شد که تقریبا بخش عمده منطقه شمزینان ترکیه به کنترل چریکهای کرد افتاد. پ ک ک به حدی به شهرهای کردستان ترکیه نزدیک شده بود که روزانه هئیتهای سیاسی و مردم منطقه در مقابل چشم دوربینهای خبری به دیدار چریکهای مستقر در شمزینان میرفتند. از طرف دیگر، صدها زندانی کرد دست به اعتصاب غذای نامحدود زده بودند. آنها یک بحران کم سابقه برای ترکیه ایجاد کرده بودند. خواستههای انها چه بود؟ رفع انزوای اوجالان، تصویب قانون دفاع به زبان کردی در
دو) نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا، تا این لحظه نخواستهاند یا نتوانستهاند ضربه سنگینی در جبهه کوبانی به داعش وارد کنند. تمامی اقدامات آنها تا این لحظه در این راستا بوده که برای روز مبادا پاسخی برای این پرسش داشته باشند: «چرا دست روی دست گذاشتید؟». برخلافِ کردستان عراق، نیروهای ائتلاف منافع استراتژیکی در کردستان سوریه ندارند. اگر داشتند، تسلیحِ کردهای سوریه خیلی وقت بود آغاز شده بود. چطور میتوان به جنگندههایی اعتماد کرد که دولتهایشان با درخواست کردهای سوریه مبنی بر تامین اسلحه مخالفت کردهاند؟ مخالفت با تسلیح کردهای سوریه معنای مشخصی دارد: من حملاتِ داعش علیه تو را میبینم. من سلاحهای آمریکایی و اروپایی داعش را میبینم. من حملاتِ داعش با سلاح سنگین به تو را میبینم. من محاصره کوبانی را میبینم. من میدانم احتمال قتل عام انسانها وجود دارد. من میدانم دهها هزار نفر کوچ کردهاند. با همه اینها اما حاضر نیستم اسلحهای را که در دستان داعش است به تو بفروشم. اسلحهای به تو بدهم. حاضر نیستم این نبرد نابرابر را به سود تو تغییر بدهم. این تنها شبیه یک شوخی تلخ است که در روزهای گذشته، تعداد کشتهها و تلفات داعش در نبرد با «یگانهای مدافع خلق» به مراتب بیشتر از تعداد کشته و تلفات آنها در جریان حملات هوایی نیروهای ائتلاف بوده. طرح یک پرسش یک کلمهای میتواند جذاب باشد: چرا؟
سه) در حالی که از سه طرف کوبانی محاصره شده، ترکیه از ضلع چهارم لولههای تانکهایش را به سوی شهر نشانه رفته. آش به حدی شور شده که اعضای داعش در پخش زنده تلویزیونی از خاک ترکیه وارد منطقه کوبانی میشوند. از همه اینها گذشته، اردوغان، بجای اینکه توضیح دهد چرا هنوز سنگی به سمت داعش پرتاب نکرده، درحالی که مثلا مشغول پروسه صلح با کردهای ترکیه است، رتوریکش به شکل عجیبی تغییر میکند و میگوید: جهانی که اکنون علیه داعش متحد شده، وقتی که ما با کردها میجنگیدیم کجا بود؟ این پرسش اردوغان، قابل تامل است. از دو جهت: اول اینکه اردوغان رتوریکِ قبل از «پروسه صلح» را دوباره احیا میکند و دوم اینکه، طعنهای میزند به اتحاد لفظی کشورهای غربی بر سر داعش. این موضع، بیش از آنکه چرایی نپیوستن ِ ترکیه به ائتلاف علیه داعش را توضیح دهد، چرایی حمایت ترکیه از داعش را توضیح میدهد. از دید ترکیه، کوبانی، جلوه همان چیز ترسناکی است که قرار است در کردستان ترکیه هم ایجاد شود. زدنِ این الگو و این مدل، حملهای زودهنگام به آیندهای است که در راه است. حمله به شتری که قرار است در خود ترکیه هم بخوابد. کوبانی، محصول نرم افزارهای جنبش کرد در ترکیه است. محصولی که در خود ترکیه بالغ شده اما هنوز کامل نرسیده. کوبانی میوه درختی است که ریشهاش در کردستان ترکیه است. زدن کوبانی، از دید ترکیه تبدیل یک «شکست بالقوه» به یک «پیروزی بالفعل» است. زدنِ کوبانی، حمله به اعتماد بنفس کردهایی است که با خود ترکیه درگیرند. تنها با درک این واقعیتها میتوان تحرکات آزادانه داعش در ترکیه از یک سو و محدودیتهای شدید برای حامیان کوبانی را درک کرد.
چهار) جنبش کرد در ترکیه چهار ضلع دارد: اوجالان، قندیل، حزب قانونی، و خیابان. قبل از اینکه پروسه صلح آغاز شود، قندیل، از لحاظ نظامی تاکتیک جدیدی را در پیش گرفت. در سال ۲۰۱۲ چریکهای کرد، برای اولین بار در تاریخ ۳۰ ساله گذشته، تصمیم گرفتند به جای تاکتیک «ضربه بزن و عقب نشینی کن»، تاکتیک «ضربه بزن و پیشروی کن» را در پیش گرفتند. نتیجه این شد که تقریبا بخش عمده منطقه شمزینان ترکیه به کنترل چریکهای کرد افتاد. پ ک ک به حدی به شهرهای کردستان ترکیه نزدیک شده بود که روزانه هئیتهای سیاسی و مردم منطقه در مقابل چشم دوربینهای خبری به دیدار چریکهای مستقر در شمزینان میرفتند. از طرف دیگر، صدها زندانی کرد دست به اعتصاب غذای نامحدود زده بودند. آنها یک بحران کم سابقه برای ترکیه ایجاد کرده بودند. خواستههای انها چه بود؟ رفع انزوای اوجالان، تصویب قانون دفاع به زبان کردی در
۱۲.۰k
۰۹ مهر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.