روزی آقارسول اکرم(ص) دریکی ازجنگ ها ازمولا علی بی خبربود
روزی آقارسول اکرم(ص) دریکی ازجنگ ها ازمولا علی بی خبربود وفرمودند که هرکس خبر سلامتی علی(ع)را بیاوردهر حاجتی داشته باشد برآورده میکنم .
اصحاب مشغول جستجو شدن .
در این میان سلمان حضرت را پیدا کرد وداستان را بازگو کرد وخواست که سریع برگردد که امام علی(ع)گفت سلمان چیز گران بها از رسول اکرم(ص) بخواه
واینطور درخواست کن : زمانی که به معراج رفتید خداوند سه هزار کلمه را بعنوان رمز بین خود وشما آموخت ،هزار کلمه بعنوان آموزش به امت خویش،هزار کلمه بعنوان آموزش به اولیاء الله وهزار کلمه رمز بین خود وخداوند من یکی از اون هزار کلمه رمز بین خداو رسولش(ص) رامیخواهم .
سلمان آمد وخبر سلامتی مولا داد ودرخواستی که علی(ع)به اوآموخته بود را بیان کرد .رسول اکرم (ص)باشنیدن درخواست فرمودند:
سلمان این حرف تو نیست حرف علیست باشد میگویم .سلمان یک کاسه پرازآب ویک سوزن بیاور .
بعد رسول اکرم(ص) سوزن را درون کاسه پرازآب کرد ودرآورد ،پرسید سلمان برنوک سوزن چه میبینی ؟
سلمان پاسخ داد اندکی رطوبت .
بعد رسول اکرم(ص) فرمود که سلمان به خداقسم فردای قیامت هر کس به اندازه این رطوبت حب علی در دل داشته باشد در آتش جهنم نمیسوزد
اصحاب مشغول جستجو شدن .
در این میان سلمان حضرت را پیدا کرد وداستان را بازگو کرد وخواست که سریع برگردد که امام علی(ع)گفت سلمان چیز گران بها از رسول اکرم(ص) بخواه
واینطور درخواست کن : زمانی که به معراج رفتید خداوند سه هزار کلمه را بعنوان رمز بین خود وشما آموخت ،هزار کلمه بعنوان آموزش به امت خویش،هزار کلمه بعنوان آموزش به اولیاء الله وهزار کلمه رمز بین خود وخداوند من یکی از اون هزار کلمه رمز بین خداو رسولش(ص) رامیخواهم .
سلمان آمد وخبر سلامتی مولا داد ودرخواستی که علی(ع)به اوآموخته بود را بیان کرد .رسول اکرم (ص)باشنیدن درخواست فرمودند:
سلمان این حرف تو نیست حرف علیست باشد میگویم .سلمان یک کاسه پرازآب ویک سوزن بیاور .
بعد رسول اکرم(ص) سوزن را درون کاسه پرازآب کرد ودرآورد ،پرسید سلمان برنوک سوزن چه میبینی ؟
سلمان پاسخ داد اندکی رطوبت .
بعد رسول اکرم(ص) فرمود که سلمان به خداقسم فردای قیامت هر کس به اندازه این رطوبت حب علی در دل داشته باشد در آتش جهنم نمیسوزد
۲.۰k
۲۲ مهر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.