ی روزی از راه میرسه
ی روزی از راه میرسه
که نمیدونی چته
نمیدونی کی هستی
برای چی هستی
هیچکی درکت نمیکنه
میگی حالت خوبه
ولی تو ذهنت از اینکه
دائم سربار دیگرانی رنج
میبری .. از تکرار های
طوطی وار دیگران خسته ای
که به دروغ بهت میگن که
دوست دارن :) دوست
داری پابند دیگران باشی
ولی اونا سربار تو رو مینامن...
دیگه فرق بین دیوونه و
عاقل رو نمیدونی ..به هیچی
امید نداری ..ساکت و سردی ..
کوهه دردی ..همه رو از خودت
دور میکنی ..به خودکشی هم
فکر میکنی ..تا که پابند کسی
میشی از خودش میرونتت ...
ی روزی میرسه که کوهه دردی
ولی همه به آرامش ظاهرت
حسادت میکنند ...💔...
که نمیدونی چته
نمیدونی کی هستی
برای چی هستی
هیچکی درکت نمیکنه
میگی حالت خوبه
ولی تو ذهنت از اینکه
دائم سربار دیگرانی رنج
میبری .. از تکرار های
طوطی وار دیگران خسته ای
که به دروغ بهت میگن که
دوست دارن :) دوست
داری پابند دیگران باشی
ولی اونا سربار تو رو مینامن...
دیگه فرق بین دیوونه و
عاقل رو نمیدونی ..به هیچی
امید نداری ..ساکت و سردی ..
کوهه دردی ..همه رو از خودت
دور میکنی ..به خودکشی هم
فکر میکنی ..تا که پابند کسی
میشی از خودش میرونتت ...
ی روزی میرسه که کوهه دردی
ولی همه به آرامش ظاهرت
حسادت میکنند ...💔...
۳.۸k
۰۹ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.