تنها دونلی نواز ایران در بستر بیماری است
نام وی شیر محمد اسپانسر است و اکنون در دهه 90 است. وی به دلیل بیماری های مختلف و پیری به مدت دو سال در رختخواب خوابید. شیرمحمد اسپندار چهره آشنای موسیقی ایرانی ، نوازندگان منحصر به فرد و برجسته دانلی است ، یا شاید بهتر است بگوییم که او تنها کسی است که “دونلی” را بازی می کند.
استاد شیرمحمد اسپندار در سال 1310 هجری قمری در بامپور بلوچستان متولد شد. در نوجوانی برای جستجوی کار به پاکستان رفت و پس از کسب تجربه موسیقی در سال 1337 به ایران بازگشت.
زندگی استاد اسپانسر نیز مملو از دشواری هایی بود که بسیاری از هنرمندان محلی با آن روبرو بودند. چند سال پیش ، منطقه بمپور سیلاب شد و آب خانه از آن خارج شد. او مجبور شد دو سال را در چادر بگذراند تا خانه ای برای او بسازد. تنها وسیله معیشت کشاورزی و دامداری بود. زیرا او فقط 180،000 گوجه فرنگی در ماه دریافت می کرد.
یک نوازنده معمولی نیست؛ او مردی است که دکترای افتخاری در موسیقی سنتی از فرانسه دریافت کرده است و او تنها کسی است که ساز “دانلی” را اجرا می کند.
دانلی یعنی هنرمند می تواند دو نی را در دهان خود بگذارد و همزمان بازی کند. دانلی یک ساز محلی در منطقه سیستان است و شیرمحمد اسپندار با دیدن دست شخصی دیگر ، بازی را یاد گرفت. اما همین شخص چند سال پیش درگذشت و اکنون تنها شیرمحمد به عنوان دونلی نواز ایرانی باقی مانده است.
این هنرمند در جهان سفر کرد و در اروپا بازی کرد. تندیس او و اولین دونلی در موزه تهران قرار دارند.
شیوه بازی شیر محمد اسپانسر در پنجمین جلسه کمیسیون ثبت میراث نامشهود در فهرست پنجمین میراث نامشهود کشور ثبت شد.
اللهبخش فرزند استاد اسپانسر یک خبرنگار مجله لوکس گفت: “پدر من به دلیل بینایی ، مشکلات داخلی و پیری حدود 2 سال است که در رختخواب است. وی تحت مداوا قرار دارد.” پدر من مدتی از نظر وضعیت جسمی خوبی برخوردار نبوده و در بیمارستان بستری بود ، اما ما به دلیل مشکلات و شرایطی که جامعه به دلیل ویروس کرونا متحمل شده بود ، بیشتر در بیمارستان بستری بودیم. البته اکنون بهتر است.
از او در مورد وضعیت بیمه پدرش سؤال می کنیم. پاسخ ها: پدر من جانباز موسسه بیمه هنر است ، اما به گونه ای که مجبور است مبلغی را برای گرفتن بیمه بپردازد. به همین دلیل ، من از سال 1960 تحت پوشش تأمین اجتماعی قرار داشتم. از طرف دیگر ، وی هیچگاه بیمه درمانی را از وزارت ارشاد دریافت نکرد.
فرزند استاد اسپانسر ادامه می دهد ، “ما بارها با انستیتوی هنرمندان جانباز یا وزارت فرهنگ و ارشاد تماس گرفته ایم و پیشنهاد داده ایم که اگر کمک بخواهیم ، آنها آماده باشند ، اما ما ترجیح می دهیم به هر روشی که بتوانیم برای درمان پدران بپردازیم.” تهیه و در کنار ما باشید.
سرانجام ، او می گوید ، زندگی در مرکز شهر بالازستان ، ایرانشهر ، درباره فعالیت های موسیقی پدرش در سال های اخیر: “از آنجا که پدر من در سالهای اخیر مریض بوده ، نتوانسته موسیقی پخش کند ، فقط چند سال پیش علاقه مندان به پدر من آمدند.” آنها همچنین با او اجرا کردند ، اما خارج شدن از شهر یا کنسرت از نظر جسمی امکان پذیر نیست.
استاد شیرمحمد اسپندار در سال 1310 هجری قمری در بامپور بلوچستان متولد شد. در نوجوانی برای جستجوی کار به پاکستان رفت و پس از کسب تجربه موسیقی در سال 1337 به ایران بازگشت.
زندگی استاد اسپانسر نیز مملو از دشواری هایی بود که بسیاری از هنرمندان محلی با آن روبرو بودند. چند سال پیش ، منطقه بمپور سیلاب شد و آب خانه از آن خارج شد. او مجبور شد دو سال را در چادر بگذراند تا خانه ای برای او بسازد. تنها وسیله معیشت کشاورزی و دامداری بود. زیرا او فقط 180،000 گوجه فرنگی در ماه دریافت می کرد.
یک نوازنده معمولی نیست؛ او مردی است که دکترای افتخاری در موسیقی سنتی از فرانسه دریافت کرده است و او تنها کسی است که ساز “دانلی” را اجرا می کند.
دانلی یعنی هنرمند می تواند دو نی را در دهان خود بگذارد و همزمان بازی کند. دانلی یک ساز محلی در منطقه سیستان است و شیرمحمد اسپندار با دیدن دست شخصی دیگر ، بازی را یاد گرفت. اما همین شخص چند سال پیش درگذشت و اکنون تنها شیرمحمد به عنوان دونلی نواز ایرانی باقی مانده است.
این هنرمند در جهان سفر کرد و در اروپا بازی کرد. تندیس او و اولین دونلی در موزه تهران قرار دارند.
شیوه بازی شیر محمد اسپانسر در پنجمین جلسه کمیسیون ثبت میراث نامشهود در فهرست پنجمین میراث نامشهود کشور ثبت شد.
اللهبخش فرزند استاد اسپانسر یک خبرنگار مجله لوکس گفت: “پدر من به دلیل بینایی ، مشکلات داخلی و پیری حدود 2 سال است که در رختخواب است. وی تحت مداوا قرار دارد.” پدر من مدتی از نظر وضعیت جسمی خوبی برخوردار نبوده و در بیمارستان بستری بود ، اما ما به دلیل مشکلات و شرایطی که جامعه به دلیل ویروس کرونا متحمل شده بود ، بیشتر در بیمارستان بستری بودیم. البته اکنون بهتر است.
از او در مورد وضعیت بیمه پدرش سؤال می کنیم. پاسخ ها: پدر من جانباز موسسه بیمه هنر است ، اما به گونه ای که مجبور است مبلغی را برای گرفتن بیمه بپردازد. به همین دلیل ، من از سال 1960 تحت پوشش تأمین اجتماعی قرار داشتم. از طرف دیگر ، وی هیچگاه بیمه درمانی را از وزارت ارشاد دریافت نکرد.
فرزند استاد اسپانسر ادامه می دهد ، “ما بارها با انستیتوی هنرمندان جانباز یا وزارت فرهنگ و ارشاد تماس گرفته ایم و پیشنهاد داده ایم که اگر کمک بخواهیم ، آنها آماده باشند ، اما ما ترجیح می دهیم به هر روشی که بتوانیم برای درمان پدران بپردازیم.” تهیه و در کنار ما باشید.
سرانجام ، او می گوید ، زندگی در مرکز شهر بالازستان ، ایرانشهر ، درباره فعالیت های موسیقی پدرش در سال های اخیر: “از آنجا که پدر من در سالهای اخیر مریض بوده ، نتوانسته موسیقی پخش کند ، فقط چند سال پیش علاقه مندان به پدر من آمدند.” آنها همچنین با او اجرا کردند ، اما خارج شدن از شهر یا کنسرت از نظر جسمی امکان پذیر نیست.
۲.۶k
۲۴ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.