شفاعت امام حسین(علیه السلام)
💠 شفاعت امام حسین (ع) در لسان بزرگان
استاد شهید مرتضى مطهرى مىنویسد:
«... بسیارى از عوام مردم... مىپندارند كه پیغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) و ائمه اطهار خصوصا امام حسین (علیهالسلام) متنفذهایى هستند كه در دستگاه خدا اعمال نفوذ مى كنند، اراده خدا را تغییر مى دهند و قانون را [نعوذبالله] نقض مى كنند...»3
ایشان در ادامه مى افزاید:
«اگر كسى گمان كند كه تحصیل رضا و خشنودى خداى متعال راهى دارد و تحصیل رضا و خشنودى فرضا امام حسین(علیهالسلام) راهى دیگر دارد و هر یك از این دو جداگانه ممكن است سعادت انسان را تامین كنند دچار ضلالت بزرگى شده است،
در این پندار غلط چنین گفته مىشود كه خدا با چیزهایى راضى مىشود و امام حسین (علیهالسلام) با چیزهاى دیگر، خدا با انجام دادن واجبات مانند نماز، روزه، حج، جهاد، راستى، درستى و ... و با ترك گناهان راضى مىگردد
ولى[نعوذبالله] امام حسین (علیهالسلام) با این كارها كارى ندارد رضاى او در این است كه مثلا براى فرزند جوانش حضرت على اكبر (ع) گریه و یا لااقل تباكى كنیم، حساب امام حسین از حساب خدا جداست
به دنبال این تقسیم چنین نتیجه گرفته مى شود كه تحصیل رضاى خدا دشوار است زیرا باید كارهاى زیادى را انجام داد تا او راضى گردد
ولى تحصیل خشنودى امام حسین(علیهالسلام) سهل است، فقط گریه و سینه زدن و زمانى كه خشنودى امام حسین (علیهالسلام) حاصل گردد او در دستگاه خدا نفوذ دارد، شفاعت مى كند و كارها را درست مىكند... و گناهان هر چه باشد با یك فوت از بین مى رود این چنین تصویرى از شفاعت نه تنها باطل و نادرست است بلكه "شرك در ربوبیت" است و به ساحت پاك امام حسین (علیهالسلام) كه بزرگترین افتخارش عبودیت خداست نیز اهانت است...»4
به عقیده ایشان امام حسین شفیع كسانى است كه از مكتب او هدایت یافته اند او شفیع كسانى نیست كه مكتبش را وسیله گمراهى ساخته اند.5
درست است كه حضرت امام حسین (علیهالسلام) كشتى نجات امّت اسلامى است اما نه براى كسانى كه چون پسر نوح یك عمر نافرمانى كرده و تنها با اسم شیعه حسینى انتظار رهایى و شفاعت دارند.
آن چشمى كه براى اباعبدالله نگرید و آن دلى كه از سوز این حماسه شكوهمند نشكند چشم و دل انسانى نیست و این گریهها و سوگواریهاست كه پیوند عاطفى جامعه را با ماجراى جاویدان كربلا مستحكم نموده و جویبارهاى باصفاى معنویت را به سوى دشتهاى تشنه معرفت جارى مى نماید و روح سلحشورى و استوارى را در بین شیعیان تقویت مى كند،
اما این مطلب با آن جداست كه این فروغ معنوى شهید شد تا مردم دور هم نشسته گریه كنند و با این كار از معاصى خویش نجات یابند,
آخر اینکه با سیاق آیات قرآن و مكتب رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) سازگارى ندارد و این درست نیست كه جدّ امام حسین (علیهالسلام) براى تزكیه و تهذیب بیاید و العیاذبالله حضرت امام حسین(علیهالسلام) كشته شود تا منفذى براى نجات گناهكاران پدید آید .
چقدر تأسف انگیز است كه بگوییم امامى كه در لحظات حساس جنگ نماز خوف خواند از افرادى حمایت مى كند كه حتى در شرایط عادى به نماز وقتى نمى نهند به خاطر اینكه به جاى نماز برایش عزادارى كرده اند و به اطمینان شفاعت او پایه و ستون دین را ترك نموده و یا آن را كم اهمیت جلوه داده اند .
واى به حال مسلمانى كه حقوق اسلامى را رعایت نكند و واجبات دینى و دستورات قرآنى را انجام ندهد و یا خداى نكرده به ارتكاب امور حرام آلوده گردد
و آنگاه دلش به این خوش باشد كه من پیرو اباعبدالله (علیهالسلام) هستم،
این شخص چگونه مریدى است كه نه از كارهاى امام حسین(علیهالسلام) خوشش مىآید و نه حضرت امام حسین(علیهالسلام) از اعمال او راضى است .
به قول مرحوم دكتر آیتى:
"بسیارى از مردم مرید امام حسین (علیهالسلام) شدهاند و از این جهت است كه او را نشناختهاند و تصور كردهاند كه مىشود با یك سلام و تعارف امام را طرفدار خود ساخت ، اگر كسى معناى پیامبرى و امامت را نیك بشناسد، به اینگونه اشتباهات گرفتار نمى شود و براى پیغمبر و امام در مقابل دستگاه خدا حسابى باز نمى كند و مى داند كه بزرگى پیغمبر و امام بر پایه بندگى خدا استوار است و جز از راه بندگى پروردگار نمى توان از پیغمبر و امام بهره مند شد ."6
📑 پی نوشت ها :
3- مرتضى مطهرى ، عدل الهى ،ص265
4- همان ، ص266 ـ 267 5- همان ،ص271 6- ابراهیم آیتى ، بررسى تاریخ عاشورا ، ص125 ـ 126
زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان
استاد شهید مرتضى مطهرى مىنویسد:
«... بسیارى از عوام مردم... مىپندارند كه پیغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) و ائمه اطهار خصوصا امام حسین (علیهالسلام) متنفذهایى هستند كه در دستگاه خدا اعمال نفوذ مى كنند، اراده خدا را تغییر مى دهند و قانون را [نعوذبالله] نقض مى كنند...»3
ایشان در ادامه مى افزاید:
«اگر كسى گمان كند كه تحصیل رضا و خشنودى خداى متعال راهى دارد و تحصیل رضا و خشنودى فرضا امام حسین(علیهالسلام) راهى دیگر دارد و هر یك از این دو جداگانه ممكن است سعادت انسان را تامین كنند دچار ضلالت بزرگى شده است،
در این پندار غلط چنین گفته مىشود كه خدا با چیزهایى راضى مىشود و امام حسین (علیهالسلام) با چیزهاى دیگر، خدا با انجام دادن واجبات مانند نماز، روزه، حج، جهاد، راستى، درستى و ... و با ترك گناهان راضى مىگردد
ولى[نعوذبالله] امام حسین (علیهالسلام) با این كارها كارى ندارد رضاى او در این است كه مثلا براى فرزند جوانش حضرت على اكبر (ع) گریه و یا لااقل تباكى كنیم، حساب امام حسین از حساب خدا جداست
به دنبال این تقسیم چنین نتیجه گرفته مى شود كه تحصیل رضاى خدا دشوار است زیرا باید كارهاى زیادى را انجام داد تا او راضى گردد
ولى تحصیل خشنودى امام حسین(علیهالسلام) سهل است، فقط گریه و سینه زدن و زمانى كه خشنودى امام حسین (علیهالسلام) حاصل گردد او در دستگاه خدا نفوذ دارد، شفاعت مى كند و كارها را درست مىكند... و گناهان هر چه باشد با یك فوت از بین مى رود این چنین تصویرى از شفاعت نه تنها باطل و نادرست است بلكه "شرك در ربوبیت" است و به ساحت پاك امام حسین (علیهالسلام) كه بزرگترین افتخارش عبودیت خداست نیز اهانت است...»4
به عقیده ایشان امام حسین شفیع كسانى است كه از مكتب او هدایت یافته اند او شفیع كسانى نیست كه مكتبش را وسیله گمراهى ساخته اند.5
درست است كه حضرت امام حسین (علیهالسلام) كشتى نجات امّت اسلامى است اما نه براى كسانى كه چون پسر نوح یك عمر نافرمانى كرده و تنها با اسم شیعه حسینى انتظار رهایى و شفاعت دارند.
آن چشمى كه براى اباعبدالله نگرید و آن دلى كه از سوز این حماسه شكوهمند نشكند چشم و دل انسانى نیست و این گریهها و سوگواریهاست كه پیوند عاطفى جامعه را با ماجراى جاویدان كربلا مستحكم نموده و جویبارهاى باصفاى معنویت را به سوى دشتهاى تشنه معرفت جارى مى نماید و روح سلحشورى و استوارى را در بین شیعیان تقویت مى كند،
اما این مطلب با آن جداست كه این فروغ معنوى شهید شد تا مردم دور هم نشسته گریه كنند و با این كار از معاصى خویش نجات یابند,
آخر اینکه با سیاق آیات قرآن و مكتب رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) سازگارى ندارد و این درست نیست كه جدّ امام حسین (علیهالسلام) براى تزكیه و تهذیب بیاید و العیاذبالله حضرت امام حسین(علیهالسلام) كشته شود تا منفذى براى نجات گناهكاران پدید آید .
چقدر تأسف انگیز است كه بگوییم امامى كه در لحظات حساس جنگ نماز خوف خواند از افرادى حمایت مى كند كه حتى در شرایط عادى به نماز وقتى نمى نهند به خاطر اینكه به جاى نماز برایش عزادارى كرده اند و به اطمینان شفاعت او پایه و ستون دین را ترك نموده و یا آن را كم اهمیت جلوه داده اند .
واى به حال مسلمانى كه حقوق اسلامى را رعایت نكند و واجبات دینى و دستورات قرآنى را انجام ندهد و یا خداى نكرده به ارتكاب امور حرام آلوده گردد
و آنگاه دلش به این خوش باشد كه من پیرو اباعبدالله (علیهالسلام) هستم،
این شخص چگونه مریدى است كه نه از كارهاى امام حسین(علیهالسلام) خوشش مىآید و نه حضرت امام حسین(علیهالسلام) از اعمال او راضى است .
به قول مرحوم دكتر آیتى:
"بسیارى از مردم مرید امام حسین (علیهالسلام) شدهاند و از این جهت است كه او را نشناختهاند و تصور كردهاند كه مىشود با یك سلام و تعارف امام را طرفدار خود ساخت ، اگر كسى معناى پیامبرى و امامت را نیك بشناسد، به اینگونه اشتباهات گرفتار نمى شود و براى پیغمبر و امام در مقابل دستگاه خدا حسابى باز نمى كند و مى داند كه بزرگى پیغمبر و امام بر پایه بندگى خدا استوار است و جز از راه بندگى پروردگار نمى توان از پیغمبر و امام بهره مند شد ."6
📑 پی نوشت ها :
3- مرتضى مطهرى ، عدل الهى ،ص265
4- همان ، ص266 ـ 267 5- همان ،ص271 6- ابراهیم آیتى ، بررسى تاریخ عاشورا ، ص125 ـ 126
زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان
۳.۹k
۱۵ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.