رفتیم رستوران خانوادگی
رفتیم رستوران خانوادگی
بعد دختردایی ام انقد شکلات خورده بود
دلش درد میکرد
به ما نمیگفت بعد مثه کاراگاه ها دنبال سرنخ بودم که اینارو پیدا کردم بعد رفتم جدی گفتم در یک مهمانی مهمان تمام شکلات ها را خورد خخخخ
بعد دختردایی ام انقد شکلات خورده بود
دلش درد میکرد
به ما نمیگفت بعد مثه کاراگاه ها دنبال سرنخ بودم که اینارو پیدا کردم بعد رفتم جدی گفتم در یک مهمانی مهمان تمام شکلات ها را خورد خخخخ
۲۴۴
۰۹ آبان ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.