شب گردی یعنی
شب گردی یعنی
غرق شدن در خیال چشمانت
میان همهمه ی خاکستری اصوات
لمسِ بودنت میان بستری سرد از
گرمای نبودن
و شمارش ستاره هایی که
ختم به خورشید می شوند
کنار جیر جیرِ پنجره ای نیمه باز
تا صبح در هوایت پرسه میزنم
بیراه نمیگویند
که شبگردم
غرق شدن در خیال چشمانت
میان همهمه ی خاکستری اصوات
لمسِ بودنت میان بستری سرد از
گرمای نبودن
و شمارش ستاره هایی که
ختم به خورشید می شوند
کنار جیر جیرِ پنجره ای نیمه باز
تا صبح در هوایت پرسه میزنم
بیراه نمیگویند
که شبگردم
۱.۷k
۰۵ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.