صدایم بزن
صدایم بزن
بگو جان دلم
بگو مهربانم
بگو عشقم
و بگذار گرمای حضورت
سرمای بی مهری را از خاطرم دور نماید
با لبخند های گاه و بیگاه
خزان را از روی گلبرگ گونه هایم
دور دار و
با بوسه های پی در پی
لب هایم را به سکوت وادار
مرا بنده علاقه ات نما
میهمان دوست داشتنت کن
و بگذار با توووو
وارث دوست داشتنی شوم
که پایانی ندارد
بگو جان دلم
بگو مهربانم
بگو عشقم
و بگذار گرمای حضورت
سرمای بی مهری را از خاطرم دور نماید
با لبخند های گاه و بیگاه
خزان را از روی گلبرگ گونه هایم
دور دار و
با بوسه های پی در پی
لب هایم را به سکوت وادار
مرا بنده علاقه ات نما
میهمان دوست داشتنت کن
و بگذار با توووو
وارث دوست داشتنی شوم
که پایانی ندارد
۹.۳k
۲۱ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.