عشق لرزان
روز ماموریت
از دید نارنی
من وارد شرکت شدم و داشتم همه جا رو نگاه می کردم که رئیس و پیدا کنم رئیس و دیدم رفتم سمتش و دستم و گزاشتم رو دیکش و یه لبخند تحریک کننده هم زدن رئیس هم یه لبخند هیزی زد و گفت این دختر با من میاد خیلی خوشحال شدم چون نقشم عملی شده بود
جیسو از پشت گوشی گفت : افرین دختر کارت حرف نداشت
با رئیس رفتیم تو اتاق رئیس اون در رو قفل کرد و اومد نزدیک من و گفت
رئیس : خب بیا کمی حال کنی
از دید لیسا
مارنی و هانی کارشون و کرده بودن و من باید دوربین ها رو قطع می کردم خیلی ساده دوربین های اتاق رئیس و حک کردم و خاموششون کردم
از دید نارنی
اون اومد سمت من و رفت سراغ گردنم منم سریع امپور رو زدم و اون افتاد زمین
نارنی : بگو اون رمز لعنتی چیه
رئیس : ۲۷۱۵۶
نارنی : لیسا
لیسا : بله
نارنی : رمز ۲۷۱۵۶
لیسا : ممنون
از دید لیسا
رمز و وارد کردم و وارد حساب شدم هر چه پول بود رو ریختم به اون حساب
بعد چند دقیقه
رفتم سراغ کامپیوتر که دیدم حساب داره به جای دیگه ای ریخته میشه
لیسا : جیسو جیسو مشکلی داریم
جیسو : چه مشکلی
لیسا : یکی حکمون کرده الان پولا رفت به حساب یه نفر دیگه
جیسو : چی
لیسا خیلی تلاش کرد حساب اون طرف و حک کنه ولی اون طرفم کم نمیورد
جیسو : لیسا ولش کن مهم نیست ما میتونیم یک ماموریت دیگه رو انجام بدیم
لیسا : من گوشی اون طرف و حک کردم و فهمیدم کجاست
جیسو : واقعا
لیسا : اره
جیسو : این عالیه ولی فردا بریم سراغش
لیسا : باشه
فردا تو مدرسه
کلاس اولمون تموم شد رفتیم تو سالن غذا خوری گوشیم و در اوردم تا نگاهی بهش کنم که دیدم ردیاب اون گوشی که حک کردم همین جا رو نشون میده
به سمت ردیاب رفتم که دیدم اون شخص ........
خب تا اینجا امیدوارم خوشتون اومده باشه
بگید تا اینجا از چه شخصیت بیشتر خوشتون اومده
از دید نارنی
من وارد شرکت شدم و داشتم همه جا رو نگاه می کردم که رئیس و پیدا کنم رئیس و دیدم رفتم سمتش و دستم و گزاشتم رو دیکش و یه لبخند تحریک کننده هم زدن رئیس هم یه لبخند هیزی زد و گفت این دختر با من میاد خیلی خوشحال شدم چون نقشم عملی شده بود
جیسو از پشت گوشی گفت : افرین دختر کارت حرف نداشت
با رئیس رفتیم تو اتاق رئیس اون در رو قفل کرد و اومد نزدیک من و گفت
رئیس : خب بیا کمی حال کنی
از دید لیسا
مارنی و هانی کارشون و کرده بودن و من باید دوربین ها رو قطع می کردم خیلی ساده دوربین های اتاق رئیس و حک کردم و خاموششون کردم
از دید نارنی
اون اومد سمت من و رفت سراغ گردنم منم سریع امپور رو زدم و اون افتاد زمین
نارنی : بگو اون رمز لعنتی چیه
رئیس : ۲۷۱۵۶
نارنی : لیسا
لیسا : بله
نارنی : رمز ۲۷۱۵۶
لیسا : ممنون
از دید لیسا
رمز و وارد کردم و وارد حساب شدم هر چه پول بود رو ریختم به اون حساب
بعد چند دقیقه
رفتم سراغ کامپیوتر که دیدم حساب داره به جای دیگه ای ریخته میشه
لیسا : جیسو جیسو مشکلی داریم
جیسو : چه مشکلی
لیسا : یکی حکمون کرده الان پولا رفت به حساب یه نفر دیگه
جیسو : چی
لیسا خیلی تلاش کرد حساب اون طرف و حک کنه ولی اون طرفم کم نمیورد
جیسو : لیسا ولش کن مهم نیست ما میتونیم یک ماموریت دیگه رو انجام بدیم
لیسا : من گوشی اون طرف و حک کردم و فهمیدم کجاست
جیسو : واقعا
لیسا : اره
جیسو : این عالیه ولی فردا بریم سراغش
لیسا : باشه
فردا تو مدرسه
کلاس اولمون تموم شد رفتیم تو سالن غذا خوری گوشیم و در اوردم تا نگاهی بهش کنم که دیدم ردیاب اون گوشی که حک کردم همین جا رو نشون میده
به سمت ردیاب رفتم که دیدم اون شخص ........
خب تا اینجا امیدوارم خوشتون اومده باشه
بگید تا اینجا از چه شخصیت بیشتر خوشتون اومده
۵۰.۴k
۰۲ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.