اقسام توبه
علامه سيدمحمدحسين طباطبايى قدس سره دربارهى توبه مىفرمايد: «توبه، در لغت به معناى
بازگشت است، و توبه از بنده، برگشت اوست به سوى پروردگارش با پشيمانى و بازگشت از
سرپيچى، و از جانب خداوند نيز توفيق وى به توبه يا آمرزش گناه او. مكرر گفته شد كه هر توبه
از بنده به سوى خدا، مساوى با دو برگشت خداوند به سوى بنده است - به حسب بيان قرآن -
زيرا توبه يك عمل پسنديدهاى است كه محتاج به نيروست و نيرودهنده هم خداست. پس توفيق
كار خير را اوّل خداوند عنايت مىكند تا بنده قادر به توبه مىشود و از گناه خود برمىگردد، و
سپس وقتى موفق به توبه شد، محتاج تطهير از آلودگى گناهان و آمرزش است. آنجا نيز بار
ديگر مشمول عنايت، رحمت و آمرزش خدا قرار مىگيرد. اين دو عنايت و برگشت خدا، همان دو
توبهاى هستند كه توبهى بنده را در ميان گرفتهاند. قرآن مىفرمايد: (ثُمَّ تٰابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا) ، اين
همان توبهى اوّلى است و مىفرمايد: (فَأُولٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ) و اين نيز توبهى دومى است، و در
ميان اين دو، توبهى بنده قرار مىگيرد.» در «أوصافالأشراف» آمده است: «معناى توبه
رجوع از گناه باشد و اوّل ببايد دانست كه گناه چه باشد تا از او رجوع كند، و بايد دانند كه
گردش افعال بندگان بر پنج قسم باشد: اوّل: فعلى كه ببايد كرد و نشايد كه نكند. دوم: فعلى كه
نبايد كرد و نشايد كه كند. سيم: فعلى كه كردن آن از ناكردن بهتر باشد. چهارم: فعلى كه ناكردن
از كردن او بهتر بود. پنجم: فعلى كه كردن و ناكردن او يكسان بود. و گناه نكردن فعلى بود كه
از قسم اوّل باشد، و كردن فعلى كه از قسم دويم باشد. و از آن همه، عاقلان را توبه واجب بود.
و اينجا نه اقوال افعال جوارح تنها مىخواهيم، بل جميع افكار و اقوال و افعال مىخواهيم كه
تابع قدرت و ارادت هر عاقلى باشد. امّا ناكردن فعلى كه از قسم سيم باشد، و كردن فعلى كه از
قسم چهارم باشد ترك اولى باشد. و از معصومان ترك اولى ناپسنديده باشد و توبهى ايشان از
ترك اولى باشد و...
منبع رساله توبه حضرت استاد علامه حسن زاده آملی
بازگشت است، و توبه از بنده، برگشت اوست به سوى پروردگارش با پشيمانى و بازگشت از
سرپيچى، و از جانب خداوند نيز توفيق وى به توبه يا آمرزش گناه او. مكرر گفته شد كه هر توبه
از بنده به سوى خدا، مساوى با دو برگشت خداوند به سوى بنده است - به حسب بيان قرآن -
زيرا توبه يك عمل پسنديدهاى است كه محتاج به نيروست و نيرودهنده هم خداست. پس توفيق
كار خير را اوّل خداوند عنايت مىكند تا بنده قادر به توبه مىشود و از گناه خود برمىگردد، و
سپس وقتى موفق به توبه شد، محتاج تطهير از آلودگى گناهان و آمرزش است. آنجا نيز بار
ديگر مشمول عنايت، رحمت و آمرزش خدا قرار مىگيرد. اين دو عنايت و برگشت خدا، همان دو
توبهاى هستند كه توبهى بنده را در ميان گرفتهاند. قرآن مىفرمايد: (ثُمَّ تٰابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا) ، اين
همان توبهى اوّلى است و مىفرمايد: (فَأُولٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ) و اين نيز توبهى دومى است، و در
ميان اين دو، توبهى بنده قرار مىگيرد.» در «أوصافالأشراف» آمده است: «معناى توبه
رجوع از گناه باشد و اوّل ببايد دانست كه گناه چه باشد تا از او رجوع كند، و بايد دانند كه
گردش افعال بندگان بر پنج قسم باشد: اوّل: فعلى كه ببايد كرد و نشايد كه نكند. دوم: فعلى كه
نبايد كرد و نشايد كه كند. سيم: فعلى كه كردن آن از ناكردن بهتر باشد. چهارم: فعلى كه ناكردن
از كردن او بهتر بود. پنجم: فعلى كه كردن و ناكردن او يكسان بود. و گناه نكردن فعلى بود كه
از قسم اوّل باشد، و كردن فعلى كه از قسم دويم باشد. و از آن همه، عاقلان را توبه واجب بود.
و اينجا نه اقوال افعال جوارح تنها مىخواهيم، بل جميع افكار و اقوال و افعال مىخواهيم كه
تابع قدرت و ارادت هر عاقلى باشد. امّا ناكردن فعلى كه از قسم سيم باشد، و كردن فعلى كه از
قسم چهارم باشد ترك اولى باشد. و از معصومان ترك اولى ناپسنديده باشد و توبهى ايشان از
ترك اولى باشد و...
منبع رساله توبه حضرت استاد علامه حسن زاده آملی
۱.۴k
۰۹ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.