پارت ۲۶ فیک فقط به من نگاه کن
رزی هلم داد تو استخر
جیمین:رزیییی مگر دستم بهت نرسههه🤬
رزی:هه عاقا شما مواظب باش غرق نشی بعدش به فکر حساب رسی من باش😌😏😂
جیمین:خیلی خب بیا دستمو بگیر خیس شدم دیه بسه
رزی آروم اومد سمتمو منم داشتم خودمو کنترل می کردم تا خندم نگیره و خودمو لو بدم🤭
اومد وایساد لب استخرو دستشو به سمتم با خنده دراز کرد
منم طی یه حرکت زیرکانه دستشو کشیدم و انداختمش تو آب
بچه ها:واییی خدا میردیم از خنده شما دوتا روتون کم نمیشه نه؟🤣🤣🤣
من و رزی:خییییررر
من و رزی همینجوری داشتیم به هم آب میپاشیدم و بازی میکردیم بقیه هم واشتن به ما میخندیدن
لیسا:بانی ما هم بریم خوش میگذره🥺😂
کوک:باشه فقط توعم قول بده دیگه جلو بقیه اینجوری صدام نکنی مثلا من مردما🤨🐰
لیسا:باشه قول بانی کوچولوی من😂🤭
کوک زیر لب یه غری زد و دست لیسا رو گرفت و با هم پریدن تو آب و با ما شروع کردن به بازی
ته:خب جنی آماده باش که کلی خیس شی
جنی:هان؟😳
ته سریع جنی رو تو بغلش بلند کرد و با هم اومدن تو اب و مشغول شدن
جین و جیسو هم اون بالا وایساده بودن و مث مامانا داشتن به جون ما غر میزدن
جیسو:مواظب باشین عه جنی حواستو جمع کن نزدیک بود دستت بخوره تو صورت ته،کوک خفش کردی بسه،عه عه رزی دستشو الان میشکونیا وای خدا از دست شما بچه کوچولوها😑
جین:من گفته باشم سرما بخورین به من ربطی نداره ها نیاین بگین برامون سوپ درست کن من حال و حوصله مریض داری ندارم😒
ماهم اصن تو این فازا نبودین و داشتیم بازی میکردیم
این مرتیکه چانیول هم معلوم نبود کجاس😒
بهتر😒
جیمین:رزیییی مگر دستم بهت نرسههه🤬
رزی:هه عاقا شما مواظب باش غرق نشی بعدش به فکر حساب رسی من باش😌😏😂
جیمین:خیلی خب بیا دستمو بگیر خیس شدم دیه بسه
رزی آروم اومد سمتمو منم داشتم خودمو کنترل می کردم تا خندم نگیره و خودمو لو بدم🤭
اومد وایساد لب استخرو دستشو به سمتم با خنده دراز کرد
منم طی یه حرکت زیرکانه دستشو کشیدم و انداختمش تو آب
بچه ها:واییی خدا میردیم از خنده شما دوتا روتون کم نمیشه نه؟🤣🤣🤣
من و رزی:خییییررر
من و رزی همینجوری داشتیم به هم آب میپاشیدم و بازی میکردیم بقیه هم واشتن به ما میخندیدن
لیسا:بانی ما هم بریم خوش میگذره🥺😂
کوک:باشه فقط توعم قول بده دیگه جلو بقیه اینجوری صدام نکنی مثلا من مردما🤨🐰
لیسا:باشه قول بانی کوچولوی من😂🤭
کوک زیر لب یه غری زد و دست لیسا رو گرفت و با هم پریدن تو آب و با ما شروع کردن به بازی
ته:خب جنی آماده باش که کلی خیس شی
جنی:هان؟😳
ته سریع جنی رو تو بغلش بلند کرد و با هم اومدن تو اب و مشغول شدن
جین و جیسو هم اون بالا وایساده بودن و مث مامانا داشتن به جون ما غر میزدن
جیسو:مواظب باشین عه جنی حواستو جمع کن نزدیک بود دستت بخوره تو صورت ته،کوک خفش کردی بسه،عه عه رزی دستشو الان میشکونیا وای خدا از دست شما بچه کوچولوها😑
جین:من گفته باشم سرما بخورین به من ربطی نداره ها نیاین بگین برامون سوپ درست کن من حال و حوصله مریض داری ندارم😒
ماهم اصن تو این فازا نبودین و داشتیم بازی میکردیم
این مرتیکه چانیول هم معلوم نبود کجاس😒
بهتر😒
۱۳.۴k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.