عشق شرور
پارت ۱۰ طاها:یه فکرای شومی تو سرم بود
وقتی رفت تو حموم بعد ۱۰ دقیقه رفتم یه قرباقه ای رو گیر اوردم و از لای در یواشکی فرستادمش تو
و در حمومو قفل کردم🤣😌
یهو صدا جیغ جیغ رها بلند شد
رها:ط..ا هاا توروخداا درو وا کن من از قورباغه میترستم (با گریه)
#طاها بعد ۵ دیقه صداش قطع شد بلخره🙄
ترسیدم نکنه چیزیش شده باشه
درو وا کردم دیدم تو خیلی بخاره رفتم تو رها رو لخت دیدم بیهوش افتاده رو زمین قرباغه بیچارم کز کرده یه جا خشکش زده
رها رو بلندش کردم وایی بدنش رو داشتم واضح میدیدم
عالی بود بدنشو دست کشیدم نرم بود و خیس رفتم گذاشتمش رو تخت دیدم حالش داره خوب تر میشه
رفتم چن تا از لباس هاشو اوردم و پوشوندمش
بعد چن دقیقه بهوش اومد پرید بغلم
رها:قووورباغه گوو😰
طاها:اروم باش بیچاره فکر کنم سکته کرده🤣
رها:من تو رو میکشمتتت🤬😡
رها:ااااا این لباسا چیه تن منه هاننن چی شد اصلا
طاها:اروم باش🤣 دیدم صدات نمیاد درو وا کردم بغلت کردم اوردمت بعوش اومدی😁
رها:یعنی ....
طاها:بله🙄😌
رها:انقدر زدمش که گفت غلط کردم
رها:این شد
لباسمو عوض کردم و رفتم جلو میز ارایش داشتم ارایش میکردم
ادامه دارد
وقتی رفت تو حموم بعد ۱۰ دقیقه رفتم یه قرباقه ای رو گیر اوردم و از لای در یواشکی فرستادمش تو
و در حمومو قفل کردم🤣😌
یهو صدا جیغ جیغ رها بلند شد
رها:ط..ا هاا توروخداا درو وا کن من از قورباغه میترستم (با گریه)
#طاها بعد ۵ دیقه صداش قطع شد بلخره🙄
ترسیدم نکنه چیزیش شده باشه
درو وا کردم دیدم تو خیلی بخاره رفتم تو رها رو لخت دیدم بیهوش افتاده رو زمین قرباغه بیچارم کز کرده یه جا خشکش زده
رها رو بلندش کردم وایی بدنش رو داشتم واضح میدیدم
عالی بود بدنشو دست کشیدم نرم بود و خیس رفتم گذاشتمش رو تخت دیدم حالش داره خوب تر میشه
رفتم چن تا از لباس هاشو اوردم و پوشوندمش
بعد چن دقیقه بهوش اومد پرید بغلم
رها:قووورباغه گوو😰
طاها:اروم باش بیچاره فکر کنم سکته کرده🤣
رها:من تو رو میکشمتتت🤬😡
رها:ااااا این لباسا چیه تن منه هاننن چی شد اصلا
طاها:اروم باش🤣 دیدم صدات نمیاد درو وا کردم بغلت کردم اوردمت بعوش اومدی😁
رها:یعنی ....
طاها:بله🙄😌
رها:انقدر زدمش که گفت غلط کردم
رها:این شد
لباسمو عوض کردم و رفتم جلو میز ارایش داشتم ارایش میکردم
ادامه دارد
۲۰.۰k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.