سفیران سلامت پارت ۷۲
#jisoo
توی کاغذ نوشته بود که جین سند خونه رو زده به نام من
جین تو چیکار کردی
من نیازی به این نداشتم
اینکه بدونم تو پیشم میمونی برام کافیه
جین:این کوچیک ترین کاری بود که میتونستم برات بکنم
من این کارو کردم که اگر من چیزیم شد در اینده تو سند رو بزنی به نام بچمون
ممنونم جین(جینو بقل کرد)
ژینا:بعد هم یواش لبای هم دیگه رو بوسیدن
بریم سراغ رزی اینا
#rose
جیمین عشقم یارم همسر عزیزم کسی که همیشه توی هر شرایطی همراهم بودی
من عشقم رو نمیتونم با یه هدیه بهت بفهمونم اما این کوچیک ترین هدیه ای هست که میتونم بهت عشقمو بفهمونم
ژینا:یه پک براش خریده که توش ادکلن و ساعت و دست کلید و این چیزا هست
جیمین:ممنونم عشقم بیا بریم توی پارکینگ
پارکینگ؟؟چرا
جیمین:بیا حالا میفهمی
در ضمن اول چشماتو ببند
وای جیمین دارم میترسما
_نترس من پیشتم
جیمین منو برد توی پارکینگ چشم هام رو باز کردم
جیمین این چیه
وای خدای من
تو ......تو.... خیلی ممنونم
جیمین:از ماشینت خوشت اومد
خوشم نیومد چون عاشقش شدم
جیمین:خوشحالم که خوشت اومد
ممنونم
(عکس ماشین میزارم براتون)
ژینا:خب بریم سراغ جنی اینا
#jennie
تهیونگ کوچیک ترین بابای دنیا
من نتونستم هدیه خوبی برات بخرم
اما یه دفترچه و یه خودکار خریدم که بتونی حرفات به پسرمون رو بگی
تهیونگ:جنی میدونستی الان قشنگ ترین هدیه رو برام خریدی
ممنونم
راستش منم یه چیز براتون خریدن
برامون؟؟
تهیونگ:اره برو تو اتاق تا ببینی
وای تهیونگ این چیه
ممنونم واقعا ممنونم
خیلی دوست دارم
(عکس هدیشو میزارم براتون)
ژینا:خب بریم سراغ لیسا اینا
#lisa
کوک میدونی من برات کت و شلوار خریدم چون میدونستم که همیشه عاشق این بودی که هروقت میری بیرون کت و شلوار بپوشی
میدونم هدیه خیلی خاصی نیست اما چیزی بود که میدونستم خوشت میاد
(راستی بچه هارو گزاشتن خونه مامان کوک)
کوک:میدونی لیسا من نیازی به هدیه ندارم من فقط به تو و بچه هام نیاز دارم چون شما قشنگ ترین هدیه ای هستین که من دارم
راستش منم برات چیز خاصی نخریدم
خب چی خریدی مطمعنم هرچی تو بخری قشنگه
کوک:خب میدونی برات کتاب اشپزی خریدم
کوک باورت میشه چند روز پیش میخواستم کتاب اشپزی بخرم
چون هیان گیر داده بود برام شیرینی درست کن
ژینا:خب باز پلی بک بزنیم به جینسو چون جیسو نگفت که هدیش چیه
#jisoo
نشسته بودیم روی مبل و رفته بودم بقل جین
جین هم روی موهام دست میکشید
جین
جین:بله
میدونستی تو بهترین بابای دنیایی
جین:چرا این سوالو پرسیدی
خب چون بچت بهم میگه که به باباش بگم که بهترین بابای دنیاست
جین:چ....چی میگی من قاطی کردم یه بار دیگه بگو
میگم بچت خیلی ورج وورجه میکنه که بهت بگم بهترین بابای دنیایی
جین:راست میگی
اره جین بقلم کردو توی هوا...
توی کاغذ نوشته بود که جین سند خونه رو زده به نام من
جین تو چیکار کردی
من نیازی به این نداشتم
اینکه بدونم تو پیشم میمونی برام کافیه
جین:این کوچیک ترین کاری بود که میتونستم برات بکنم
من این کارو کردم که اگر من چیزیم شد در اینده تو سند رو بزنی به نام بچمون
ممنونم جین(جینو بقل کرد)
ژینا:بعد هم یواش لبای هم دیگه رو بوسیدن
بریم سراغ رزی اینا
#rose
جیمین عشقم یارم همسر عزیزم کسی که همیشه توی هر شرایطی همراهم بودی
من عشقم رو نمیتونم با یه هدیه بهت بفهمونم اما این کوچیک ترین هدیه ای هست که میتونم بهت عشقمو بفهمونم
ژینا:یه پک براش خریده که توش ادکلن و ساعت و دست کلید و این چیزا هست
جیمین:ممنونم عشقم بیا بریم توی پارکینگ
پارکینگ؟؟چرا
جیمین:بیا حالا میفهمی
در ضمن اول چشماتو ببند
وای جیمین دارم میترسما
_نترس من پیشتم
جیمین منو برد توی پارکینگ چشم هام رو باز کردم
جیمین این چیه
وای خدای من
تو ......تو.... خیلی ممنونم
جیمین:از ماشینت خوشت اومد
خوشم نیومد چون عاشقش شدم
جیمین:خوشحالم که خوشت اومد
ممنونم
(عکس ماشین میزارم براتون)
ژینا:خب بریم سراغ جنی اینا
#jennie
تهیونگ کوچیک ترین بابای دنیا
من نتونستم هدیه خوبی برات بخرم
اما یه دفترچه و یه خودکار خریدم که بتونی حرفات به پسرمون رو بگی
تهیونگ:جنی میدونستی الان قشنگ ترین هدیه رو برام خریدی
ممنونم
راستش منم یه چیز براتون خریدن
برامون؟؟
تهیونگ:اره برو تو اتاق تا ببینی
وای تهیونگ این چیه
ممنونم واقعا ممنونم
خیلی دوست دارم
(عکس هدیشو میزارم براتون)
ژینا:خب بریم سراغ لیسا اینا
#lisa
کوک میدونی من برات کت و شلوار خریدم چون میدونستم که همیشه عاشق این بودی که هروقت میری بیرون کت و شلوار بپوشی
میدونم هدیه خیلی خاصی نیست اما چیزی بود که میدونستم خوشت میاد
(راستی بچه هارو گزاشتن خونه مامان کوک)
کوک:میدونی لیسا من نیازی به هدیه ندارم من فقط به تو و بچه هام نیاز دارم چون شما قشنگ ترین هدیه ای هستین که من دارم
راستش منم برات چیز خاصی نخریدم
خب چی خریدی مطمعنم هرچی تو بخری قشنگه
کوک:خب میدونی برات کتاب اشپزی خریدم
کوک باورت میشه چند روز پیش میخواستم کتاب اشپزی بخرم
چون هیان گیر داده بود برام شیرینی درست کن
ژینا:خب باز پلی بک بزنیم به جینسو چون جیسو نگفت که هدیش چیه
#jisoo
نشسته بودیم روی مبل و رفته بودم بقل جین
جین هم روی موهام دست میکشید
جین
جین:بله
میدونستی تو بهترین بابای دنیایی
جین:چرا این سوالو پرسیدی
خب چون بچت بهم میگه که به باباش بگم که بهترین بابای دنیاست
جین:چ....چی میگی من قاطی کردم یه بار دیگه بگو
میگم بچت خیلی ورج وورجه میکنه که بهت بگم بهترین بابای دنیایی
جین:راست میگی
اره جین بقلم کردو توی هوا...
۱۷.۰k
۰۱ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.