مقاله رسالت ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ از وین غافل نشویم !....
مقاله روزنامه رسالت پنجشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۰_ از وین غافل نشویم !
مصطفی هدایی
موضوعی که در کارزارهای انتخابات ریاستجمهوری، نباید مورد غفلت واقع شود، مذاکرات هستهای در وین؛ پایتخت اتریش است. هیئتهای مذاکرهکننده هرازگاهی اخباری از بیمها و امیدها برای رسیدن به توافق ارائه میکنند ولی درنهایت آنچه تا به امروز مشخص شده، سنگاندازی آمریکا برای دادن کمترین امتیازات در برابر محروم کردن هرچه بیشتر ایران از حقوق خود است. درحالیکه اصل مذاکرات پیرامون بازگشت آمریکا به برجام و اجرای تعهدات هستهای ایران براساس توافق هستهای است، ولی ادامه این فرآیند و طولانی شدن آن، شبهاتی را درباره زیادهخواهی آمریکا و غرب در حوزههای منطقهای و موشکی ایجاد کرده است.
در صورت اجرای آن میتوان به مذاکرات و اجرای تعهدات طرفین امیدوار بود، در غیر این صورت در بر همان پاشنهای خواهد چرخید که برجام با یک مصوبه کنگره یا امضای رئیسجمهور آمریکا بار دیگر به چالش در سیاست خارجی تبدیل خواهد شد. نکته اساسی آن است که عدم توافق، بهتر از یک توافق بد است؛ سیاستی که در دوره دولت تدبیر و امید به هیچوجه دنبال نشد و پیامدهایش را در اقتصاد و معیشت شاهد بودیم.
- حفظ برجام یا مذاکره با هر قیمتی خطرناک است: دستورکار «حفظ توافق به هر قیمت» یا «دستیابی به توافق جدید به هر قیمت» یک راهبرد اشتباه بود. اروپا نه قادر و نه مایل به رویارویی میانمدت و درازمدت با آمریکا است و در دوره ترامپ علیرغم بدعهدی او، اروپا هیچ کاری برای عملی شدن تعهدات خود درزمینه برجام انجام نداد.
- پیوند دادن حفظ برجام با موضوع منطقهای و موشکی: ورود به این عرصه میتواند منافع درازمدت کشور را تحتالشعاع قرار دهد و راهبرد غرب برای خلع سلاح ایران را عملیاتی سازد.
- هزینه عدم پایبندی غرب به برجام تقریبا هیچ یا صفر بود: مکانیزمهای در نظر گرفته شده برای اجرای تعهدات طرف مقابل الزامآور نبود و در صورتی که برجام به همان شکل احیا شود، غرب میتواند به راحتی تمامی تعهدات را از ایران طلب کند ولی ایران نمیتواند تعهدی را با مکانیسم مشخصی طلب نماید.
- مقابله هوشمندانه با کمپین فشار حداکثری بر ایران هدایتشده از سوی آمریکا: دولت قصد ندارد از سیاست فشار حداکثری ترامپ دست بکشد و تلاش دارد تا فشار هوشمندانه را در قالب لفاظی جایگزین آن کند ولی محورهای تهدیدات و فشارها همان است. مدیریت محاسبات طرف مقابل و لیستبندی پیشنهادها وسیاستها بر اساس این مدیریت میتواند منافعی را برای ایران داشته باشد.
- گرفتن ضمانتهای اجرایی قابلقبول: تأکید بر گرفتن ضمانت اجرایی در زمان توافق ژنو وجود داشت و این خلل منجر به خروج یکطرفه آمریکا شد. وین، فرصتی است که این ضمانت به هر شکل که شده باید گرفته شود.
- توافق نکردن از توافق بد بهتر است: این راهبرد کلی نظام بود ولی در سوی دیگر توافق بد بهتر از توافق نکردن در جریان بود. حاصل آن چیزی است که در اقتصاد به وقوع پیوسته و اقتصاد کشور شرطی شده است.
- پذیرش ایران به عنوان استثنا در مذاکرات: در توافق هستهای پذیرفته شد که ایران یک استثنا است به این معنا که حقوق کمتر و تکالیف بیشتری نسبت به سایر کشورهای هستهای جهان متوجه ایران شد.
ادامه در پست بعدی ....
مصطفی هدایی
موضوعی که در کارزارهای انتخابات ریاستجمهوری، نباید مورد غفلت واقع شود، مذاکرات هستهای در وین؛ پایتخت اتریش است. هیئتهای مذاکرهکننده هرازگاهی اخباری از بیمها و امیدها برای رسیدن به توافق ارائه میکنند ولی درنهایت آنچه تا به امروز مشخص شده، سنگاندازی آمریکا برای دادن کمترین امتیازات در برابر محروم کردن هرچه بیشتر ایران از حقوق خود است. درحالیکه اصل مذاکرات پیرامون بازگشت آمریکا به برجام و اجرای تعهدات هستهای ایران براساس توافق هستهای است، ولی ادامه این فرآیند و طولانی شدن آن، شبهاتی را درباره زیادهخواهی آمریکا و غرب در حوزههای منطقهای و موشکی ایجاد کرده است.
در صورت اجرای آن میتوان به مذاکرات و اجرای تعهدات طرفین امیدوار بود، در غیر این صورت در بر همان پاشنهای خواهد چرخید که برجام با یک مصوبه کنگره یا امضای رئیسجمهور آمریکا بار دیگر به چالش در سیاست خارجی تبدیل خواهد شد. نکته اساسی آن است که عدم توافق، بهتر از یک توافق بد است؛ سیاستی که در دوره دولت تدبیر و امید به هیچوجه دنبال نشد و پیامدهایش را در اقتصاد و معیشت شاهد بودیم.
- حفظ برجام یا مذاکره با هر قیمتی خطرناک است: دستورکار «حفظ توافق به هر قیمت» یا «دستیابی به توافق جدید به هر قیمت» یک راهبرد اشتباه بود. اروپا نه قادر و نه مایل به رویارویی میانمدت و درازمدت با آمریکا است و در دوره ترامپ علیرغم بدعهدی او، اروپا هیچ کاری برای عملی شدن تعهدات خود درزمینه برجام انجام نداد.
- پیوند دادن حفظ برجام با موضوع منطقهای و موشکی: ورود به این عرصه میتواند منافع درازمدت کشور را تحتالشعاع قرار دهد و راهبرد غرب برای خلع سلاح ایران را عملیاتی سازد.
- هزینه عدم پایبندی غرب به برجام تقریبا هیچ یا صفر بود: مکانیزمهای در نظر گرفته شده برای اجرای تعهدات طرف مقابل الزامآور نبود و در صورتی که برجام به همان شکل احیا شود، غرب میتواند به راحتی تمامی تعهدات را از ایران طلب کند ولی ایران نمیتواند تعهدی را با مکانیسم مشخصی طلب نماید.
- مقابله هوشمندانه با کمپین فشار حداکثری بر ایران هدایتشده از سوی آمریکا: دولت قصد ندارد از سیاست فشار حداکثری ترامپ دست بکشد و تلاش دارد تا فشار هوشمندانه را در قالب لفاظی جایگزین آن کند ولی محورهای تهدیدات و فشارها همان است. مدیریت محاسبات طرف مقابل و لیستبندی پیشنهادها وسیاستها بر اساس این مدیریت میتواند منافعی را برای ایران داشته باشد.
- گرفتن ضمانتهای اجرایی قابلقبول: تأکید بر گرفتن ضمانت اجرایی در زمان توافق ژنو وجود داشت و این خلل منجر به خروج یکطرفه آمریکا شد. وین، فرصتی است که این ضمانت به هر شکل که شده باید گرفته شود.
- توافق نکردن از توافق بد بهتر است: این راهبرد کلی نظام بود ولی در سوی دیگر توافق بد بهتر از توافق نکردن در جریان بود. حاصل آن چیزی است که در اقتصاد به وقوع پیوسته و اقتصاد کشور شرطی شده است.
- پذیرش ایران به عنوان استثنا در مذاکرات: در توافق هستهای پذیرفته شد که ایران یک استثنا است به این معنا که حقوق کمتر و تکالیف بیشتری نسبت به سایر کشورهای هستهای جهان متوجه ایران شد.
ادامه در پست بعدی ....
۱.۳k
۱۵ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.