«اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَة الْنِّجاة»
«اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَة الْنِّجاة»
حالت را خریدارم ای مرد ، توضیحات👇
ماجرا از این قرار بود که هیأت محبانالزهرا (س) ک امسال در یکی از خیابانهای شهرک گلستان واقع در شهرستان بهارستان تهران، مراسم عزاداری خود را برپا میکند. در خلال مجلس عزاداری این هیأت، جوان معتادی حضور پیدا میکند و به سینهزنی در حال و هوای خود میپردازد. اسماعیل کوچکی مداح این هیأت (متولد ۱۳۶۳) در این خصوص میگوید: «از ابتدای مراسم در زمان نوحهخوانی، این فرد را دیدم که در حال و هوای خود حتی خارج از سبک سینهزنی باقی افراد، برای خود عزاداری میکند. در زمان شروع سینهزنی شور، کمی جمعیت جلو آمد، اما این جوان اصلاً متوجه حرکت جمعیت نشد و در جای خود در حال سینهزنی بود. خاطرم هست این نوحه را میخواندم که «یک عالمه گریه به روضه بدهکارم ...» و او حال و هوای خاصی هم در سینهزنی گرفته بود. چندبار میخواستم اعلام کنم یا به دیگران اشاره کنم که او را به جلو هدایت کنند اما گفتم بگذار در حال خودش باشد.»
حضور این جوان که بعداً مشخص شد نامش «حسین» است و حدود ۳۷ سال دارد با وضعیت ظاهری و شرایط خاصش، سوژه مردم حاضر در مراسم عزاداری شد و بسیاری از او و سینهزنی و حال و هوایش فیلمبرداری کردند و آن شب به یکباره فضای مجازی مملو از فیلمهای او شد. فیلمها دست به دست شد و حتی به رضا هلالی مداح سرشناس و مطرح کشور هم رسید و او در این باره در صفحه مجازی خود مطلبی را انتشار داد.
هیأتیهای هیأت محبانالزهرا(س) او را رها نکردند و با محوریت مداح خود از فردای روز عاشورا سراغ این فرد رفتند. کوچکی میگوید: «به او توضیح دادیم از همان هیأتی هستیم که روز عاشورا در آنجا سینه زده است، اشک ریخت و گفت من امام حسین(ع) را خیلی دوست دارم و عاشق او هستم و حاضرم جانم را هم برایش بدهم.»
«حسین» و افراد همقطار او در دو گاراژ در این شهرک زندگی میکنند. آنها در طول روز ضایعات جمعآوری میکنند و شب به صاحب گاراژ تحویل داده و در قبالش، پول یا مواد میگیرند. بسیاری هم در همان جا زندگی میکنند. کوچکی میگوید: «بعد از رفتوآمدهای متعدد بالاخره توانستیم دوشنبه شب، اول شهریورماه، «حسین» را راضی کنیم تا برای ترک اعتیاد به کمپ برود. کمپ ترک اعتیاد منطقه از دوستان ما بود که او را آنجا بردیم. ابتدا او را حمام و اصلاح کردیم و بعد برایش روضه خواندیم. حسابی گریه کرد و بعد هم آنجا خواباندیمش.»
پینوشت :
چقدر قشنگ امام حسین خریدارش شد :)
#عزاداری
#هیئت
#محرم1400
#یاحسین
#امیر_کرمانشاهی
حالت را خریدارم ای مرد ، توضیحات👇
ماجرا از این قرار بود که هیأت محبانالزهرا (س) ک امسال در یکی از خیابانهای شهرک گلستان واقع در شهرستان بهارستان تهران، مراسم عزاداری خود را برپا میکند. در خلال مجلس عزاداری این هیأت، جوان معتادی حضور پیدا میکند و به سینهزنی در حال و هوای خود میپردازد. اسماعیل کوچکی مداح این هیأت (متولد ۱۳۶۳) در این خصوص میگوید: «از ابتدای مراسم در زمان نوحهخوانی، این فرد را دیدم که در حال و هوای خود حتی خارج از سبک سینهزنی باقی افراد، برای خود عزاداری میکند. در زمان شروع سینهزنی شور، کمی جمعیت جلو آمد، اما این جوان اصلاً متوجه حرکت جمعیت نشد و در جای خود در حال سینهزنی بود. خاطرم هست این نوحه را میخواندم که «یک عالمه گریه به روضه بدهکارم ...» و او حال و هوای خاصی هم در سینهزنی گرفته بود. چندبار میخواستم اعلام کنم یا به دیگران اشاره کنم که او را به جلو هدایت کنند اما گفتم بگذار در حال خودش باشد.»
حضور این جوان که بعداً مشخص شد نامش «حسین» است و حدود ۳۷ سال دارد با وضعیت ظاهری و شرایط خاصش، سوژه مردم حاضر در مراسم عزاداری شد و بسیاری از او و سینهزنی و حال و هوایش فیلمبرداری کردند و آن شب به یکباره فضای مجازی مملو از فیلمهای او شد. فیلمها دست به دست شد و حتی به رضا هلالی مداح سرشناس و مطرح کشور هم رسید و او در این باره در صفحه مجازی خود مطلبی را انتشار داد.
هیأتیهای هیأت محبانالزهرا(س) او را رها نکردند و با محوریت مداح خود از فردای روز عاشورا سراغ این فرد رفتند. کوچکی میگوید: «به او توضیح دادیم از همان هیأتی هستیم که روز عاشورا در آنجا سینه زده است، اشک ریخت و گفت من امام حسین(ع) را خیلی دوست دارم و عاشق او هستم و حاضرم جانم را هم برایش بدهم.»
«حسین» و افراد همقطار او در دو گاراژ در این شهرک زندگی میکنند. آنها در طول روز ضایعات جمعآوری میکنند و شب به صاحب گاراژ تحویل داده و در قبالش، پول یا مواد میگیرند. بسیاری هم در همان جا زندگی میکنند. کوچکی میگوید: «بعد از رفتوآمدهای متعدد بالاخره توانستیم دوشنبه شب، اول شهریورماه، «حسین» را راضی کنیم تا برای ترک اعتیاد به کمپ برود. کمپ ترک اعتیاد منطقه از دوستان ما بود که او را آنجا بردیم. ابتدا او را حمام و اصلاح کردیم و بعد برایش روضه خواندیم. حسابی گریه کرد و بعد هم آنجا خواباندیمش.»
پینوشت :
چقدر قشنگ امام حسین خریدارش شد :)
#عزاداری
#هیئت
#محرم1400
#یاحسین
#امیر_کرمانشاهی
۱۲۸.۷k
۰۴ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.