𝑺𝑯𝑬 𝑰𝑺 𝑨 𝑪𝑹𝑰𝑴𝑰𝑵𝑨𝑳 シ︎❤︎ 𝕡𝕒𝕣𝕥①⑧

نامجون=مبارکه تهیونگ!.داری بابا میشی رفیق😁
جیهوپ=من یادش میدم تمیز کاری کنه!!😁
شوگا=بوی بچه ها رو دوست دارم...
کوک=دعا کنین مثله باباش بی عرضه شه😄😁
جین=عمو هندسام یونو!؟😏😂
جیمین=یااااا ته مبارکههه😁
ته=نه بابا بچه ها ا/ت شوخی میکنه😂
ا/ت=ام...
ته=مگه نه!😁
ا/ت=خب...
ته=اوممم؟😊
ا/ت=نه
ته میخنده
ته=جدی؟
ا/ت=اره..
ته دستش و میزاره رو صورتش
فک میکنین ناراحته
جیهوپ=ام...ته؟
ا/ت=خوشحال نشدی!؟
ته با یه قیافه خیلی کیوت و خوشحال سرش و میاره بالا
ته=چرا خوشحال نباشم!؟؟؟؟دارم بابا میشم!
ا/ت=واقعنی!؟😆
ته=واقعنییی😁
نامجون=خب باعث شد بهونه بدین دسته ما...
ا/ت=چطو!؟
جیهوپ=کی ازدواج میکنی؟😁
ا/ت=من نمیتونم با این شکم لباس عروس بپوشم😑
کوک=بله خانوم باید در زیباترین حالت ممکنه باشن😁😂
ته=کوفت😒
ا/ت=بچه منو هیچکدومو از این دست نزنااااا
جین=چراااا!؟...ما عموشیم
ا/ت=نسبت بی خود نده برادر...این بچه یه ماان داره یه بابا
ته=و مامان بزرگ و بابا‌ــــ
ا/ت=و مادرشوهر و پدرشوهره ندیدم...من نمیخوام بچم داییم داشته باشه
ته=اگه ارن داییه لازم نیست
کوک=خدایا حلال زاده به داییش بره
همه=کوفت!
ته=یونتااااان!
یونتان کلش و از ظرفه آب میاره بیرون
ته=اقای مرکزه توجه...از الان دخترم مرکزه توجهاته!...
یونتان بهش محل نمیده و میره
ته=پرو
ا/ت=حالا از کجا میگی دختره!؟
ته=حسم میگه...مطمئنم دختره دختره..حس میکنم
جین=ببخشید...ی اشتباهی شده...ته حاملس حسه مادرانس😌😂
کوک=صحیحه😁😂
ته=پسرم بود میزاریمش تو بیمارستان میریم سره کار و زندگیمون
ا/ت=یااا اینطوری نگو
بعده شام
جمع و جور میکنین و تو و ته میشینین رو مبل و بقیه هم میشینن با یونتان بازی میکنن
الان 4 ماه و 16 روز بود که حامله بودی
تو بغله ته نشته بودی
ته دستش و میزاره رو شکمت و میبوستت
جیمین=یااا بچه نشسته😐
ا/ت=هنوز که نیومده
نامجون=خودشون و میگن...مهده کودکه بنگتن
جیهوپ=یکیشون زن گرف رف...بقیه میترشن نترس..