حق انتخواب 19

تی رفتی خونه کلا تو فکر شوگا بودی ک چش شده
همینطور توی فکر بودی لباساتو عوض کردی
از پله ها رفتی پایین
( خونت دوبلکس بود)
رفتی بشینی روی کاناپه ک یهو یکی چشماتو گرفت
ترس توی وجودت بود
دستاشو گرفتی از چشمت برداشتی ک یهو برگشتی
چیزی ک منتظرش نبودیو دیدی
شوگارو دیدی!!!
شوگا :ترسیدی😂
ت:تو چطوری اومدی تو😳
شوگا :یادت رفته بهم کلید داده بودی؟
گفتم بهت دست به کار میشم
اومد پیشت نشست
دستش رو کرد لای موهات و خودش رو کیوت کرد
ت:چکار میکنی؟!
شوگا :مگ من گربه تو نیستم؟ 🥺
ت :بس کن شوگا تو دل منو شکوندی من چطور ببخش مت؟!😭🥀
شوگا:ببین ا/ت منو میشناسی من اگ چیزی رو بخوام به دست میارم پی انقدر نگو نمیشه
تو!
تا!
ابد!
دوست دختر منییییی!
فهمیدی!
با ترس سر تو به نشونه ی اره تکون دادی .
بغلت کرد. بوت میکرد
شوگا:هنوزم بوی اون روزا رو میدی 😊🥺
امشب پیشم بخواب میخوام بازم هم خونم باشی
ت:فقط تا 1 هفته باش؟؟؟
شوگا :باش 🥺💜
گفتی میری لباس بپوشی ولی رفتی یواشکی به تهیونگ گفت ک 1 هفته خونه نیستی ولی راستشو نگفتی!
گفتی میری خونه یه دوستات
1 هفته مثل دوست دخترش باهاش رفتار میکردی شبا پیشش میخوا بیدی
میزاشتی بغلت کنه
میرفتین بیرون باهم
بعد
1 هفته رفتی خونه خودت
به تهیونگ زنگ زدی تهیونگ بعد 10 ثانیه حرف زدن گریش گرفت
تهیونگ :ا/ت من بدونه تو مردم چرا حتی زنگم بهم نزدی؟؟؟؟ 😭🥀
دوسم نداری؟!
چرا بهم نمیگی کجایی
الو
الو ا/ت
عشقم!
ت:هق تهیونگ هق من هق هق من بهت دروغ گفتم 😭
تهیونگ :اعصابم خورده فردا میام پیشت 😭🥺💜
دلم برات تنگ شده چاگیا
دوست دارم!
میبینمت
خدافسسسس
تا پارت بعد