اگر مستضعفی ديدی
اگر مستضعفی ديدی
ولی از نان امروزت
به او چيزی نبخشيدی
به انسان بودنت شک کن
اگر چادر به سر داری
ولی از زير آن چادر
به يک ديوانه خنديدی
به انسان بودنت شک کن
اگر قاری قرآنی
ولی در درکِ آياتش
دچارِ شک و ترديدی
به انسان بودنت شک کن
اگر گفتی خدا ترسی
ولی از ترس اموالت
تمام شب نخوابيدی
به انسان بودنت شک کن
اگر هر ساله در حجّی
ولی از حال همنوعت
سوالی هم نپرسيدی
به انسان بودنت شک کن
اگر مرگِ کسی ديدی
ولی قدرِ سَر سوزن
ز جای خود نجنبيدی
به انسان بودنت شک کن
ولی از نان امروزت
به او چيزی نبخشيدی
به انسان بودنت شک کن
اگر چادر به سر داری
ولی از زير آن چادر
به يک ديوانه خنديدی
به انسان بودنت شک کن
اگر قاری قرآنی
ولی در درکِ آياتش
دچارِ شک و ترديدی
به انسان بودنت شک کن
اگر گفتی خدا ترسی
ولی از ترس اموالت
تمام شب نخوابيدی
به انسان بودنت شک کن
اگر هر ساله در حجّی
ولی از حال همنوعت
سوالی هم نپرسيدی
به انسان بودنت شک کن
اگر مرگِ کسی ديدی
ولی قدرِ سَر سوزن
ز جای خود نجنبيدی
به انسان بودنت شک کن
۹۳۴
۲۷ آذر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.