من دلم می خواهد
من دلم میخواهد
خانهای داشته باشم پُر دوست،
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گُل بگو گُل بشنو…؛
هر کسی میخواهد
وارد خانهٔ پُر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند.
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ و ریاست…
بر درش برگ گلی میکوبم
روی آن با قلم سبز بهار
مینویسم ای یار
خانهی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
” خانه دوست کجاست "
:
فریدون مشیری
خانهای داشته باشم پُر دوست،
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گُل بگو گُل بشنو…؛
هر کسی میخواهد
وارد خانهٔ پُر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند.
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ و ریاست…
بر درش برگ گلی میکوبم
روی آن با قلم سبز بهار
مینویسم ای یار
خانهی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
” خانه دوست کجاست "
:
فریدون مشیری
۳۲۸
۰۴ دی ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.