لبریز ازشوق رفتنم،، اما میان من وجاده فاصله به اندازه ی ی
لبریز ازشوق رفتنم،، اما میان من وجاده فاصله به اندازه ی یک دنیاست،،
درآن سوی فاصله ها شاپرک ها پرمیزندو قمریان ترانه ی
عشق میخوانند
اما دراین سو بوی حرص وطمع به مشام میرسد
آخ که چقدرحریص بوی عطریک رنگی ام امروز باتوودرکنارتو
دربی نهایت گم شدم
درآن میهمانی پرشورونور دنیا در دستهای من بود
وثانیه ها به فرمانم با آهنگ پرترنم عشق قدم برمیداشتند امادراین سو
برایم پیله ای ازوحشت تنیده اند که تمام وجودم را درخود میفشارد
آه فاصله ها گشاییدکه بیش ازاین تاب ماندن ندارم،،
درآن سوی فاصله ها شاپرک ها پرمیزندو قمریان ترانه ی
عشق میخوانند
اما دراین سو بوی حرص وطمع به مشام میرسد
آخ که چقدرحریص بوی عطریک رنگی ام امروز باتوودرکنارتو
دربی نهایت گم شدم
درآن میهمانی پرشورونور دنیا در دستهای من بود
وثانیه ها به فرمانم با آهنگ پرترنم عشق قدم برمیداشتند امادراین سو
برایم پیله ای ازوحشت تنیده اند که تمام وجودم را درخود میفشارد
آه فاصله ها گشاییدکه بیش ازاین تاب ماندن ندارم،،
۳۳۸
۰۶ دی ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.