ایمجین از Namjoon
پسر بعد از اینکه آخرین روزنامه رو فروخت
ترجیح داد تموم راه رو با پای پیاده پیش دختر گل فروش بره پاهاش برای پدال زدن خسته بودن.عادت همیشگیش بود دوست داشت با ته مونده انرژیش فقط قدم بزنه.
تک ستاره زندگیش زیر نور ماه کنار دریاچه نشسته بود و گلایی که تو دستش مونده بود رو با ناامیدی میشمرد مطمعنا اخماش به خاطر این بود که گلاش تا فردا پژمرده میشدن و رییسش دوباره پول این هفتش رو نمیداد
پسر دوچرخه کهنش رو کنار درخت ول کرد و دستشو داخل جیبش برد و چندتا اسکناس و سکه بیرون آورد و لبخند کجی زد ارزشش رو داشت که بعدا رییسش سرزنشش کنه.
کنار درخت نشست و همه گل ها رو از سبدش برداشت و پولا رو تو سبد دختر گذاشت.
+من عاشق گلام همین..
و دختر رو با هزار سبد خوشحالی تنها گذاشت..
✓ #madi~ #Namjoon~ #BTS ❜
⊸ @fan_bts_madi
ترجیح داد تموم راه رو با پای پیاده پیش دختر گل فروش بره پاهاش برای پدال زدن خسته بودن.عادت همیشگیش بود دوست داشت با ته مونده انرژیش فقط قدم بزنه.
تک ستاره زندگیش زیر نور ماه کنار دریاچه نشسته بود و گلایی که تو دستش مونده بود رو با ناامیدی میشمرد مطمعنا اخماش به خاطر این بود که گلاش تا فردا پژمرده میشدن و رییسش دوباره پول این هفتش رو نمیداد
پسر دوچرخه کهنش رو کنار درخت ول کرد و دستشو داخل جیبش برد و چندتا اسکناس و سکه بیرون آورد و لبخند کجی زد ارزشش رو داشت که بعدا رییسش سرزنشش کنه.
کنار درخت نشست و همه گل ها رو از سبدش برداشت و پولا رو تو سبد دختر گذاشت.
+من عاشق گلام همین..
و دختر رو با هزار سبد خوشحالی تنها گذاشت..
✓ #madi~ #Namjoon~ #BTS ❜
⊸ @fan_bts_madi
۶.۳k
۱۳ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.