از بین تمام ضعف ها و ناتوانیام تو زندگی یه چیز بیشتر از ه

از بین تمام ضعف ها و ناتوانیام تو زندگی یه چیز بیشتر از همه منو آزار میده...
اینکه نمیدونم...
نمیدونم چطور باید به خودم و تو کمک کنم...
نمیدونم چطور با این حجم از فاصله مکانی و زمانی، میشه به آدمی اینقدر دور، نزدیک شد...
نمیدونم چطور به خودم نزدیک بشم...
نمیدونم چطور عاشق بمونم اما قوی...
چطور کم نیارم تو مسیر زندگی...
چطور جای خالی دستات رو ببینم اما دلم هوای کنارت بودن نداشته باشه...
چطور با یک عمر ندیدنت کنار بیام؟
و نکته مهم اینه...
نیاز دارم باهات درباره خیلی چیزا حرف بزنم...
چون تنها کسی هستی که منو در عین پیچیدگیهای روحی، ساده میبینی...
حرف زیاد هست...
گوش هم زیاد...
من برای یک عمر تنهایی نیاز داشتم باهات دور از دعواهای همیشگی حرف بزنم...
و تو بدون قهر و قضاوت گوش بدی...
و کمکم کنی از جایی که توش گیر کردم بیام بیرون...
خیلی سخته آدم میدونه مشکلش چیه...
میدونه کی میتونه بهش کمک کنه...
اما اون آدم خیلی دوووووره...
خیلی سخته نزدیکترین آدم به آدم، دورترینشون باشه...
#برای_کسی_که_نیست