پسر وزیر پارت اول
*نینا*
امروز روز اول دانشگاه بود خیلی استرس داشتم وسایلم آماده بود رفتم صبحونه خوردم بعد آماده شدم و یه ذره آرایش کردم و گوشیو و کیفم رو برداشتم راننده اومده بود دنبالم (ادمین:نینا دختر یکی از پولدار های کره هست) سوار ماشین شدم و سلام کردم توی راه هی به ساعتم نگاه میکردم که با صدای راننده به خودم اومدم:خانم رسیدین -عه ممنون پیاده شدم رفتم داخل دانشگاه که صدای جنی اومد که بهم برخورد کرد -دیوانه،روانی کجایی هان؟ ÷ببخشید نینا -چی میخوای بگی؟ ÷میخوام بگم که پسر وزیر تو این دانشگاه و توی کلاس ماهست -دروغ میگی؟
÷نه -قیافه اش چجوریه؟ ÷میگن معلوم نیست کدوم از پسراس ولی میگن که هست -آهان ÷بریم کلاسمون رو ببینیم -باشه
.........................
امروز روز اول دانشگاه بود خیلی استرس داشتم وسایلم آماده بود رفتم صبحونه خوردم بعد آماده شدم و یه ذره آرایش کردم و گوشیو و کیفم رو برداشتم راننده اومده بود دنبالم (ادمین:نینا دختر یکی از پولدار های کره هست) سوار ماشین شدم و سلام کردم توی راه هی به ساعتم نگاه میکردم که با صدای راننده به خودم اومدم:خانم رسیدین -عه ممنون پیاده شدم رفتم داخل دانشگاه که صدای جنی اومد که بهم برخورد کرد -دیوانه،روانی کجایی هان؟ ÷ببخشید نینا -چی میخوای بگی؟ ÷میخوام بگم که پسر وزیر تو این دانشگاه و توی کلاس ماهست -دروغ میگی؟
÷نه -قیافه اش چجوریه؟ ÷میگن معلوم نیست کدوم از پسراس ولی میگن که هست -آهان ÷بریم کلاسمون رو ببینیم -باشه
.........................
۱۴.۸k
۲۳ مرداد ۱۴۰۱