آرام باش عزیز من، آرام باش ...
آرام باش عزیز من، آرام باش ...
حکایت دریاست زندگی !
گاهی درخشش آفتاب،
برق و بوی نمک ، ترشح شادمانی ...
گاهی هم فرو میرویم،
چشمهای مان را میبندیم،
همه جا تاریکی است ...
آرام باش عزیز من
آرام باش
دوباره سر از آب بیرون می آوریم ...
و تلالو آفتاب را می بینیم ...
زیر بوته ای از برف
که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری،
طالع می شود ...
.
حکایت دریاست زندگی !
گاهی درخشش آفتاب،
برق و بوی نمک ، ترشح شادمانی ...
گاهی هم فرو میرویم،
چشمهای مان را میبندیم،
همه جا تاریکی است ...
آرام باش عزیز من
آرام باش
دوباره سر از آب بیرون می آوریم ...
و تلالو آفتاب را می بینیم ...
زیر بوته ای از برف
که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری،
طالع می شود ...
.
۸.۳k
۱۸ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.