گله دارم...
گله دارم...
از که نمیدانم...!
از چه نمیدانم...
این روزها دردی به من سنگینی میکند..بی حس شده ام... خسته ام.....
از تمام جهان..
دلم اطمینان میخواهد و اندکی ارامش...! گفتند اشک بریز؛ خالی میشوی... خالی که نشدم هیج...!
پر شده ام از بی کسی... که چرا کسی اشک هایم را پاک نمیکند و بگوید اشک نریز تو من را داری.....!
از که نمیدانم...!
از چه نمیدانم...
این روزها دردی به من سنگینی میکند..بی حس شده ام... خسته ام.....
از تمام جهان..
دلم اطمینان میخواهد و اندکی ارامش...! گفتند اشک بریز؛ خالی میشوی... خالی که نشدم هیج...!
پر شده ام از بی کسی... که چرا کسی اشک هایم را پاک نمیکند و بگوید اشک نریز تو من را داری.....!
۲.۸k
۱۷ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.