ملا نصرالدین به یه نفر بدهکار بوده,طرف بهش میگه پولمو کی
ملا نصرالدین به یه نفر بدهکار بوده,طرف بهش میگه پولمو کی میدی؟ملا نصرالدین میگه بهار که شد گوسفندها از اینجا رد شدن,پشماشون میماله به دیوار,بعد من اونارو جمع میکنم,باهاشون نخ میریسم,بعد با نخ ها قالی میبافم,بعد قالی رو میفروشم,پولتو میدم.طرف میخنده.
ملا نصرالدین میگه:چیه؟ فهمیدی طلبت در میاد, خوشحال شدی؟!!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
حالا حکایت ما شده, بعد از این همه گردوغبار همیشگی دیشب اخباراز جانب آقایان اعلام کرده طرح لایحه به مجلس اعلام میشه,مجلس اعتبارات تعیین میکنه, اگه تصویب شد,به کمسیون میره, وطرح انجام میشه!!!!!!!!!!
لابد الان ما هم مثل طلبکار ملا نصرالدین باید خوشحال باشیم!!!!!
.
.
.
.
.
.
پس همه با هم دست وجیغ و هورا
ملا نصرالدین میگه:چیه؟ فهمیدی طلبت در میاد, خوشحال شدی؟!!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
حالا حکایت ما شده, بعد از این همه گردوغبار همیشگی دیشب اخباراز جانب آقایان اعلام کرده طرح لایحه به مجلس اعلام میشه,مجلس اعتبارات تعیین میکنه, اگه تصویب شد,به کمسیون میره, وطرح انجام میشه!!!!!!!!!!
لابد الان ما هم مثل طلبکار ملا نصرالدین باید خوشحال باشیم!!!!!
.
.
.
.
.
.
پس همه با هم دست وجیغ و هورا
۱.۶k
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.