جانـ ِِ مرا
بی‌تو نیست برگ ِِ حیات ༅
❥🖇️
و دستانـ ِِ تو
بِداهه‌ای گرمـ و به‌هنگامـ بود
ڪهـ در ذهن ِِ گنجشک‌های زمستان‌دیده نمی‌گنجید
آمدی با سخاوت ِِ دستانت
و از ڪنار ِِ ناخن‌هایمـ ، برگ‌های تازه جوانهـ زد
بر چندشاخگی ِِ موهایمـ
گنجشک‌های جوانـ لانه ساختند
و آوازهای تازه آموختمـ
بهـ آینه گفتمـ
«فرصت ڪمـ است
وقتی برای شمردنـ ِِ بهارهای رفتهـ نمانده است
دستی بهـ موهایمـ بڪش
هرطور شده باید این فصل زیبا بمانمـ » ༅𖥘
