🔺سال ۱۳۰۳
🔺سال ۱۳۰۳
وقتی #رضاخان نخستوزیر بود
بین مردم چو افتاد که
سقاخونهی شیخ هادی معجزه داره
و شفا میده.
▫️کار به جایی رسید
که مردم دستهدسته
میرفتن زیارت اون سقاخونه.
▫️یکی از کارمندان سفارت آمریکا هم
بنام «ایمبری» با تشکیلات تصویربرداریش
پا میشه میره اونجا.
دوربین و سه پایهشو میذاره
که عکس بگیره از سقاخونه
▫️این وسط یهو یکی داد میزنه
اینا اومدن زهر بریزن تو سقاخونه.
▫️هیچی آقا
ملت میریزن سر این دربدر و دِ بزن.
بابا زخمی میشه، نیروهای پلیس میبرنش بیمارستان. مردمم میریزن تو بیمارستان و رو تخت بیمارستان اینقدر میزنشش که نهایتا کشته میشه.
▫️رضاخان سر این قضیه سه تا ایرانی رو اعدام کرد، غرامت و هزینهی انتقال جسد به آمریکا رو هم پرداخت.
با این حال عدهای از کارمندان آمریکایی گفتن ما اینجا امنیت نداریم و از کشور رفتن.
▫️حالا قصش مفصله
که علت این حادثه چی بود
و چه نتایجی داشت.
ولی چیزی که میخواستم بگم اینه؛
یادتونه گفتم رضاخان سی چهل هزار قطعه عتیقهی باستانیِ تخت جمشید رو تحت فشار آمریکاییها، داد بهشون؟
یکی از اهرمهای فشار آمریکاییها روی رضاخان، همین قضیهی قتل ایمبری بود.
بهش میگفتن یا ما کنار میای یا قضیهی قتلِ دیپلماتمون رو پیگیری میکنیم
پدرتم در میاریم.😐
متاسفانه رضاخان هم دوست نداشت پدرش در بیاد، و خب شد آنچه شد
وقتی #رضاخان نخستوزیر بود
بین مردم چو افتاد که
سقاخونهی شیخ هادی معجزه داره
و شفا میده.
▫️کار به جایی رسید
که مردم دستهدسته
میرفتن زیارت اون سقاخونه.
▫️یکی از کارمندان سفارت آمریکا هم
بنام «ایمبری» با تشکیلات تصویربرداریش
پا میشه میره اونجا.
دوربین و سه پایهشو میذاره
که عکس بگیره از سقاخونه
▫️این وسط یهو یکی داد میزنه
اینا اومدن زهر بریزن تو سقاخونه.
▫️هیچی آقا
ملت میریزن سر این دربدر و دِ بزن.
بابا زخمی میشه، نیروهای پلیس میبرنش بیمارستان. مردمم میریزن تو بیمارستان و رو تخت بیمارستان اینقدر میزنشش که نهایتا کشته میشه.
▫️رضاخان سر این قضیه سه تا ایرانی رو اعدام کرد، غرامت و هزینهی انتقال جسد به آمریکا رو هم پرداخت.
با این حال عدهای از کارمندان آمریکایی گفتن ما اینجا امنیت نداریم و از کشور رفتن.
▫️حالا قصش مفصله
که علت این حادثه چی بود
و چه نتایجی داشت.
ولی چیزی که میخواستم بگم اینه؛
یادتونه گفتم رضاخان سی چهل هزار قطعه عتیقهی باستانیِ تخت جمشید رو تحت فشار آمریکاییها، داد بهشون؟
یکی از اهرمهای فشار آمریکاییها روی رضاخان، همین قضیهی قتل ایمبری بود.
بهش میگفتن یا ما کنار میای یا قضیهی قتلِ دیپلماتمون رو پیگیری میکنیم
پدرتم در میاریم.😐
متاسفانه رضاخان هم دوست نداشت پدرش در بیاد، و خب شد آنچه شد
۲.۴k
۰۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.