تک پارتی از تهکوک...♡

تک پارتی از تهکوک...♡
⃢🤍
🐰⃠
🐯⃤
_~♡~_
••••> #jimin
# وقتی با هم قهرن *)))
کوک ویو : با برخورد دیشبش از دستش خیلی ناراحت شدم ساعت دقیقا 9:00 شب بود رفتم خونه
نامی : به بلخره کوکیم اومد پسر معلومه کجایی منتظر بودیم بیای باهم غذا بخوریم
شوگا : کوک برو تهیونگم بیار باهم غذا بخوریم
کوک: شما بخورین من میل ندرم
جیهوپ : ای بابا شما دوتا امروز چتونه
کوک: چیزی نیس
جین : اصلا کجا بودی تو
کوک: بیرون
جین : بیرون کجا
جیمین : ای بابا جین ولش کن دیگ مگه نمیبینی حال نداره
کوک ویو : ویو رفتم تو اتاقش ک صداش کنم بره غذا بخوره
کوک: تهیونگ کوشی بیا برو غذا بخور
تهیونگ: نمیخوام میل ندرم
کوک : خو بیا برو بیرون پیش بچه ها اینجا تنها نشین حوصلت سر میره
تهیونگ : نمخوام
کوک : چ کنم خو حداقل ی زره برو اونور تر دراز بکشم
تهیونگ: کجا بودی ؟ از دیشب تا حالا
کوک : بیرون
تهیونگ : بیرون کجا تو این سرما رفتی بیرون نمیگی سرما میخوری
کوک : ته نرو رو اصابم ولم کن
تهیونگ ویو : پاشد بره بیرون از پست بغلش کردم
تهیونگ : کوک دوست دارم
کوک : اگ دوسم داشتی محکم تر بغلم میکردی
تهیونگ محکم تر بغلش کرد
کوک: خیلی خب بسع بریم پیش بچه ها
تهیونگ: بخشیدی ؟
کوک : مگ میشه نبخشمت بانی کوچولوی من
...... #jimin