وانشات جونگ كوك پارت3
ات: سلام من امدم ا خب برام توضيح بدين كه نقشه چيه راستى ليدر ما كيه
جونگ كوك : ليدر منم ات
تهيونگ: نقشه اينه
چند دقيقه بعد
ات: باشه. من ميرم يه دقيقه بيرون
جيمين و جونگ كوك هم زمان: زود برگرد
ات: با.…شه
ويو ات
رفتم يكم هوا بخورم كه مبايلم زنگ زد امدم جواب بدم كه يهو قط شد
شماره ناشناس بود
يو از پشتم يكى دستمو گرفت و گفت ساكت
برگشتم و ديدم….…
ويو جونگ كوك
وقتى ات رفت رفتم دنبالش كه يه اهى كشيد و يهو مبايلش زنگ خورد
و تا امد جواب بده قط شد
ديگه نمى تونستم انكار كنم كه چقدر دلم براش تنگ شده بود
ولى خب خيلى عوض شده بود (ميگن درد ادم ها رو عوض ميكنه)
رفتم و از پشت دستش رو گرفتم و گفت ساكت
ات: چته وحشى
ات: تويى جونگ كوك
جونگ كوك: اره اروم بابا
ات: ببخشيد
ويو ات
وقتى دستم رو گرفت قلبم تند تر مى كوبيد به قفسه سينم هى سريع تر ميشد فكنم مشكل قلبى گرفتم( بابا داداش عاشق شدى )
ات: چيكارم دارى ( با ارامش)
جونگ كوك: هيچى (اره جون خودت بگو بهش بابا)
جونگ كوك : چيزه ام ميدونى…
ات: بگو ديگه
جونگ كوك : ميشه ديگه منو جونگ كوك صدا نكنى
ات؛ پس چى صدات كنم بز😂
جونگ كوك : منو كوك صدا كنم ميشه
ات: خب اره نمى دونم چرا كوك انقدر كيوت و كراش شده بود
واى دختر دارى چى ميگى تو ديگه نبايد به كسى وابسته بشى
كوك: ات احساس ميكنم يه چيزى تو رو داره اذيت ميكنه انگار كه دارى خودتو محدود به چيزى ميكنى
ات: نه اين احساس تو هست كوك
ويو ات
اون از كجا فهميد
كوك: باشه اگه خواستى چيزى بگى من گوش ميدم
ات: باشه
هفته ى بعد
لينا: كوك جونم
كوك: لينا خوب شد پات
لينا : اره كوك جونم
تهيونگ : لينا از كى تاحالا كوك جونم صداش ميكنى
لينا : چون من بهش اعتراف كردم
ات: اهان باشه مباركه
لينا : اين زشته كيه
جيمين : به كى ميگى زشت
لينا : به اين دختره
ات: اين اسم داره اسمم ات ست
ات: به نفعت هست كه ديگه بد صدام نكنى چلاق (ديگه بابت اين حرفم ببخشيد
لينا: كوك ات اذيتم كرد( دختر لوس)
كوك : اون كه كارى نكرده لينا
ات: لوس دست پاچلفتى
جيمين : او ماى گاد
ات: مگه چى گفتم
تهيونگ : برگام ريخت
كوك: ايول
لينا : ايش كوك اين دختر مى خواد سره همه ى ما كلاه بزاره
كوك: لينا ات اينجورى نيست من اونو خيلى وقته ميشناسم
تهيونگ : فردا تعطيله بياين بريم خونه ات
ات: جانم چرا چى شد
كوك : موافقم
جيمين : بريم جشن بگيريم
ات: چرا
جيمين: چرا نداره
ات: ولى…
ته: ولى نداريم ما فردا دم دره خونتيم
ات: كى خب
كوك: ساعت پنج و شيش
ات: باشه
فردا
ات:…
لايك 10
جونگ كوك : ليدر منم ات
تهيونگ: نقشه اينه
چند دقيقه بعد
ات: باشه. من ميرم يه دقيقه بيرون
جيمين و جونگ كوك هم زمان: زود برگرد
ات: با.…شه
ويو ات
رفتم يكم هوا بخورم كه مبايلم زنگ زد امدم جواب بدم كه يهو قط شد
شماره ناشناس بود
يو از پشتم يكى دستمو گرفت و گفت ساكت
برگشتم و ديدم….…
ويو جونگ كوك
وقتى ات رفت رفتم دنبالش كه يه اهى كشيد و يهو مبايلش زنگ خورد
و تا امد جواب بده قط شد
ديگه نمى تونستم انكار كنم كه چقدر دلم براش تنگ شده بود
ولى خب خيلى عوض شده بود (ميگن درد ادم ها رو عوض ميكنه)
رفتم و از پشت دستش رو گرفتم و گفت ساكت
ات: چته وحشى
ات: تويى جونگ كوك
جونگ كوك: اره اروم بابا
ات: ببخشيد
ويو ات
وقتى دستم رو گرفت قلبم تند تر مى كوبيد به قفسه سينم هى سريع تر ميشد فكنم مشكل قلبى گرفتم( بابا داداش عاشق شدى )
ات: چيكارم دارى ( با ارامش)
جونگ كوك: هيچى (اره جون خودت بگو بهش بابا)
جونگ كوك : چيزه ام ميدونى…
ات: بگو ديگه
جونگ كوك : ميشه ديگه منو جونگ كوك صدا نكنى
ات؛ پس چى صدات كنم بز😂
جونگ كوك : منو كوك صدا كنم ميشه
ات: خب اره نمى دونم چرا كوك انقدر كيوت و كراش شده بود
واى دختر دارى چى ميگى تو ديگه نبايد به كسى وابسته بشى
كوك: ات احساس ميكنم يه چيزى تو رو داره اذيت ميكنه انگار كه دارى خودتو محدود به چيزى ميكنى
ات: نه اين احساس تو هست كوك
ويو ات
اون از كجا فهميد
كوك: باشه اگه خواستى چيزى بگى من گوش ميدم
ات: باشه
هفته ى بعد
لينا: كوك جونم
كوك: لينا خوب شد پات
لينا : اره كوك جونم
تهيونگ : لينا از كى تاحالا كوك جونم صداش ميكنى
لينا : چون من بهش اعتراف كردم
ات: اهان باشه مباركه
لينا : اين زشته كيه
جيمين : به كى ميگى زشت
لينا : به اين دختره
ات: اين اسم داره اسمم ات ست
ات: به نفعت هست كه ديگه بد صدام نكنى چلاق (ديگه بابت اين حرفم ببخشيد
لينا: كوك ات اذيتم كرد( دختر لوس)
كوك : اون كه كارى نكرده لينا
ات: لوس دست پاچلفتى
جيمين : او ماى گاد
ات: مگه چى گفتم
تهيونگ : برگام ريخت
كوك: ايول
لينا : ايش كوك اين دختر مى خواد سره همه ى ما كلاه بزاره
كوك: لينا ات اينجورى نيست من اونو خيلى وقته ميشناسم
تهيونگ : فردا تعطيله بياين بريم خونه ات
ات: جانم چرا چى شد
كوك : موافقم
جيمين : بريم جشن بگيريم
ات: چرا
جيمين: چرا نداره
ات: ولى…
ته: ولى نداريم ما فردا دم دره خونتيم
ات: كى خب
كوك: ساعت پنج و شيش
ات: باشه
فردا
ات:…
لايك 10
۴.۹k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.