در زمستانی سرد که کلاغ غذا نداشت تا جوجه هایش را سیر کند،
در زمستانی سرد که کلاغ غذا نداشت تا جوجه هایش را سیر کند، گوشت بدن خود را می کند و به جوجه هایش می داد تا بخورند، زمستان تمام شد و کلاغ مرد! اما جوجه ها نجات پیدا کردند و گفتند :خوب شد که مرد راحت شدیم از این غذای تکراری! و این است واقعیت روزگار تلخ ما...
۱.۱k
۲۹ مهر ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.