(((((قسمت2)))))
(((((قسمت2)))))
(این مقاله در چند قسمت ارائه می شود.)
درمورد تصویر نیز ببخشید.تصویرمناسبی که در مورد این مقاله باشد. پیدا نکردم.
این مقاله توسط دکترمحمد سهیمی فعال سیاسی ،کارشناس سیاسی و استاددانشگاه کالیفرنیا نوشته شده است.
بدلیل بمباران شدید ارتش ایران، قاسملو مجبور شد که قرار گاه خود را تغییر مکان دهد، چرا که ارتش ایران در شرق بود، ارتش عراق در غرب، و نیروهای قاسملو پشت ارتش عراق… قاسملو مصر بود که باید بین عراقیها و بارزانی بیطرف باقی بماند… از قاسملو در مورد واکنش او به کمپین عراق برای ویران کردن دهکدهٔهای کرد سوال شد. قاسملو معترف شد که “اکثر” دهکدهٔها ویران شدهاند، ولی در اینمورد بی احساس بنظر میرسید…او قبول کرد که رژیم [ایران] پایگاه حمایتی وسیعی دارد…قاسملو مدّعی شد که “در واقع از میان تمامی گروههای اپوزیسیون فقط حزب من است که توانائی قابل توجه در ایران دارد…” روشن و خاموش در طول سالهای ۱۹۷۰ او بعنوان اقتصاد دان در وزارت برنامه ریزی در بغداد خدمت میکرد.
قاسملو ادعا میکرد بین ۱۲۰۰۰-۱۰ رزمنده مسلح تحت فرماندهی دارد و وی به دلایل مسایل لجیستیکی توان تجهیز کردن افراد بیشتر از این را ندارد. وی مدعی است در هیچ مسابقه ای برای نفوذ بیشتر بین کردهای ایران شرکت ندارد، چون ۸۰٪ از کردهای ایران را جانبدار خود میداند. » (پایان نقل قول از ویکی لیکس)
این دیگر روایت دولت آمریکا از روابط مرحوم قاسملو با عراق است، نه روایت جمهوری اسلامی . مسعود رجوی سازمان مجاهدین را به طور علنی با رژیم صدام حسین در یک جبهه در جنگ تجاوزکارانه بر ضدّ کشور ما قرار داد. خوانندگان گرامی خود قضاوت کنند که آیا مرحوم قاسملو هم همان کار را کرده بود یا خیر. ولی اینکه ایشان نمی خواست عکس های ملاقات هایش با صدام حسین انتشار یابد به چه معنی است؟
اتحاد تاکتیکی مرحوم قاسملو با رژیم عراق از زوایای دیگری نیز قابل بررسی است. میدانیم که ارتش عراق در اواخر جنگ با ایران نواحی کرد نشین مثل سردشت و حلبچه را با بمبهای شیمیایی مورد حمله قرار داد که دستکم ۵۰۰۰ نفر انسان بیگناه را کشت، از جمله تعداد زیادی کودکان و نوجوانان.
اینطور که «ادعا» می شود، هفت ماه پس از حمله در یک مصاحبه با روزنامه کلّ العرب که یک روزنامه فلسطینی است، مرحوم قاسملو هنوز قبول نکرده بود که عراق از سلاح شیمیایی استفاده کرده بود. در آن مصاحبه به ایشان گفته می شود که رادیوی بی.بی.سی. از قول ایشان استفاده از سلاح را تائید کرده بود، ولی ادعا میشود که مرحوم قاسملو پاسخ میدهند: به به ایشان گفته می شود که رادیوی بی.بی.سی. از قول ایشان استفاده از سلاح را تائید کرده بود، ولی ادعا میشود که مرحوم قاسملو پاسخ میدهند: «بنده این خبر را تکذیب نمودهام. هنگامی که از من در مورد کاربرد سلاح شیمیایی سوال شد، پاسخ دادم کاربرد سلاحهای شیمیایی را بطور کامل مطالعه مینمایم و بعد از مطالعه گزارشهای هیئت اعزامی سازمان ملل متحد به شمال عراق، هیچگونه نشانهای دال بر استفاده از سلاحهای شیمیایی مشاهده نکردم و نظر به اینکه ما فاصله بسیار نزدیکی با منطقه درگیری ها داریم، آثاری از این سلاحها مشاهده ننمودیم.» ادعا شده است که مرحوم قاسملو این چنین ادامهٔ دادند، «من نمیتوانم در باره چیزی که ندیدهام اظهار نظر کنم. ما با عراق روابط دوستانهای داریم. آنها میخواهند روابط ما را خدشه دار کنند».
نگارنده بر استفاده از کلمه “ادعا” در این قسمت تاکید دارد، چراکه خود قادر نبود که اصل مصاحبه را یافته و آنرا مطالعه کند. آنچه که در اینجا ذکر شد یک نقل قول از طرف مخالفین ایشان است، و بنا بر این نگارنده در مورد صحت آن محتاط است، ولی اگر آنچه که ادعا شده درست باشد، آن اظهار نظر مرحوم قاسملو روابط نزدیک ایشان و حزب دمکرات کردستان با عراق را بار دیگر تائید میکند، که در واقع تائید دوباره آنچه که نگارنده در مقاله قبلی از کتاب خاطرات مرحوم بلوریان نقل کرده بود نیز میباشد.
آیا اینگونه فعالیتهای مرحوم قاسملو “دگر اندیشی” و “گسترش روشنگری و مدرنیته” بود؟ نگارنده قضاوت آنرا به خوانندگان واگذار میکند. واضح است که هموطنان کرد ما می توانند برای مرحوم دکتر قاسملو نهایت احترام را داشته باشند؛ بحث نگارنده در مورد این موضوع نیست. بحث بر سر دوباره نویسی تاریخ توسط چپهای سابق بریده وطنی است که اینک کاملاً به سمت نئوکان های آمریکایی چرخیده و عضو هیئت علمی بنیادهایی می شوند که با افتخار اعلام میکنند با بودجه وزارت خارجه آمریکا تأسیس شده و با بودجه آنها و دیگر دولت ها به بقای خود ادامه می دهند. آنها میخواهند وقایع دهه ۱۳۶۰ را فقط با دو رنگ سیاه و سفید مطلق باز نگاری کنند. اعدامهای ۱۳۶۷ جنایت بر ضدّ بشریت بود، و اصولاً نگارنده با اعدام به
(این مقاله در چند قسمت ارائه می شود.)
درمورد تصویر نیز ببخشید.تصویرمناسبی که در مورد این مقاله باشد. پیدا نکردم.
این مقاله توسط دکترمحمد سهیمی فعال سیاسی ،کارشناس سیاسی و استاددانشگاه کالیفرنیا نوشته شده است.
بدلیل بمباران شدید ارتش ایران، قاسملو مجبور شد که قرار گاه خود را تغییر مکان دهد، چرا که ارتش ایران در شرق بود، ارتش عراق در غرب، و نیروهای قاسملو پشت ارتش عراق… قاسملو مصر بود که باید بین عراقیها و بارزانی بیطرف باقی بماند… از قاسملو در مورد واکنش او به کمپین عراق برای ویران کردن دهکدهٔهای کرد سوال شد. قاسملو معترف شد که “اکثر” دهکدهٔها ویران شدهاند، ولی در اینمورد بی احساس بنظر میرسید…او قبول کرد که رژیم [ایران] پایگاه حمایتی وسیعی دارد…قاسملو مدّعی شد که “در واقع از میان تمامی گروههای اپوزیسیون فقط حزب من است که توانائی قابل توجه در ایران دارد…” روشن و خاموش در طول سالهای ۱۹۷۰ او بعنوان اقتصاد دان در وزارت برنامه ریزی در بغداد خدمت میکرد.
قاسملو ادعا میکرد بین ۱۲۰۰۰-۱۰ رزمنده مسلح تحت فرماندهی دارد و وی به دلایل مسایل لجیستیکی توان تجهیز کردن افراد بیشتر از این را ندارد. وی مدعی است در هیچ مسابقه ای برای نفوذ بیشتر بین کردهای ایران شرکت ندارد، چون ۸۰٪ از کردهای ایران را جانبدار خود میداند. » (پایان نقل قول از ویکی لیکس)
این دیگر روایت دولت آمریکا از روابط مرحوم قاسملو با عراق است، نه روایت جمهوری اسلامی . مسعود رجوی سازمان مجاهدین را به طور علنی با رژیم صدام حسین در یک جبهه در جنگ تجاوزکارانه بر ضدّ کشور ما قرار داد. خوانندگان گرامی خود قضاوت کنند که آیا مرحوم قاسملو هم همان کار را کرده بود یا خیر. ولی اینکه ایشان نمی خواست عکس های ملاقات هایش با صدام حسین انتشار یابد به چه معنی است؟
اتحاد تاکتیکی مرحوم قاسملو با رژیم عراق از زوایای دیگری نیز قابل بررسی است. میدانیم که ارتش عراق در اواخر جنگ با ایران نواحی کرد نشین مثل سردشت و حلبچه را با بمبهای شیمیایی مورد حمله قرار داد که دستکم ۵۰۰۰ نفر انسان بیگناه را کشت، از جمله تعداد زیادی کودکان و نوجوانان.
اینطور که «ادعا» می شود، هفت ماه پس از حمله در یک مصاحبه با روزنامه کلّ العرب که یک روزنامه فلسطینی است، مرحوم قاسملو هنوز قبول نکرده بود که عراق از سلاح شیمیایی استفاده کرده بود. در آن مصاحبه به ایشان گفته می شود که رادیوی بی.بی.سی. از قول ایشان استفاده از سلاح را تائید کرده بود، ولی ادعا میشود که مرحوم قاسملو پاسخ میدهند: به به ایشان گفته می شود که رادیوی بی.بی.سی. از قول ایشان استفاده از سلاح را تائید کرده بود، ولی ادعا میشود که مرحوم قاسملو پاسخ میدهند: «بنده این خبر را تکذیب نمودهام. هنگامی که از من در مورد کاربرد سلاح شیمیایی سوال شد، پاسخ دادم کاربرد سلاحهای شیمیایی را بطور کامل مطالعه مینمایم و بعد از مطالعه گزارشهای هیئت اعزامی سازمان ملل متحد به شمال عراق، هیچگونه نشانهای دال بر استفاده از سلاحهای شیمیایی مشاهده نکردم و نظر به اینکه ما فاصله بسیار نزدیکی با منطقه درگیری ها داریم، آثاری از این سلاحها مشاهده ننمودیم.» ادعا شده است که مرحوم قاسملو این چنین ادامهٔ دادند، «من نمیتوانم در باره چیزی که ندیدهام اظهار نظر کنم. ما با عراق روابط دوستانهای داریم. آنها میخواهند روابط ما را خدشه دار کنند».
نگارنده بر استفاده از کلمه “ادعا” در این قسمت تاکید دارد، چراکه خود قادر نبود که اصل مصاحبه را یافته و آنرا مطالعه کند. آنچه که در اینجا ذکر شد یک نقل قول از طرف مخالفین ایشان است، و بنا بر این نگارنده در مورد صحت آن محتاط است، ولی اگر آنچه که ادعا شده درست باشد، آن اظهار نظر مرحوم قاسملو روابط نزدیک ایشان و حزب دمکرات کردستان با عراق را بار دیگر تائید میکند، که در واقع تائید دوباره آنچه که نگارنده در مقاله قبلی از کتاب خاطرات مرحوم بلوریان نقل کرده بود نیز میباشد.
آیا اینگونه فعالیتهای مرحوم قاسملو “دگر اندیشی” و “گسترش روشنگری و مدرنیته” بود؟ نگارنده قضاوت آنرا به خوانندگان واگذار میکند. واضح است که هموطنان کرد ما می توانند برای مرحوم دکتر قاسملو نهایت احترام را داشته باشند؛ بحث نگارنده در مورد این موضوع نیست. بحث بر سر دوباره نویسی تاریخ توسط چپهای سابق بریده وطنی است که اینک کاملاً به سمت نئوکان های آمریکایی چرخیده و عضو هیئت علمی بنیادهایی می شوند که با افتخار اعلام میکنند با بودجه وزارت خارجه آمریکا تأسیس شده و با بودجه آنها و دیگر دولت ها به بقای خود ادامه می دهند. آنها میخواهند وقایع دهه ۱۳۶۰ را فقط با دو رنگ سیاه و سفید مطلق باز نگاری کنند. اعدامهای ۱۳۶۷ جنایت بر ضدّ بشریت بود، و اصولاً نگارنده با اعدام به
۵.۹k
۲۵ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.