فرشته ای که رفت p19

ا.ت: نه خوب میشم
کوک ا.ت رو برد داخل
یونا : ا.ت چیشده ؟
ا.ت هم همچیزو گفت
ا.ت : راستی کو تهیونگ ؟
کوک :همون جا با جیمین
ا.ت : بریم منو ببرین پیش تهیونگ لطفا لطفاً یونا توروخدا

یونا : باشه خودش میاد
ا.ت : اگه خدایی نکرده چیزیش شده باشه من چیکار منمممم
کوک : الان زنگ میزنم بهش
ته ته : الو
کوک : الو کجایی ؟
ته ته : تو راهم
کوک : باشه خدافظ
ته ته : بای
کوک : دیدی داره میاد تو راهه
ا.ت : بگو زودتر بیاد
یونا : ا.ت پشو بریم بیمارستان
ا.ت : میخوان چیکار کنم مثلا ؟
یونا : عشقم بگیرش ببرینش بیمارستان حالش خوب نیست سرد سرده رنگش کلا پریده
کوک و یونا ا.ت رو بردن بیمارستان و به تهیونگ خبر دادن
یونا : خانم دکتر اصلا حالش خوب نیست میگه خوبه
دکتر : باید معاینه‌ شه
بعد از معاینه شدن و کلی جیغ زدن ا.ت
دکتر: خانم این خانم مشکل خاصی نداره فقط باید یکم این پماد ها رو بزنه خوب میشه