part : 9
ویو میرای
که دیدم تهیونگ با نگاه پر از تعجب داره به من نگاه می کنه ...
_ امم .. چیزه تهیونگ .. ام جسیکا تقصیری نداشت ... نه جسیکا و نه جی هوپ تقصیری نداشتن ... من خودم دستگاه اکسیژنم از روی بینیم افتاد جسیکا اومد بهم بدتش که جی هدپ فکر کرد می خواست منو بکشه .... اینا همه سوءتفاهمه ... ( رو به جی هوپ ) باور کن ....
ویو جسیکا
منتظر بودم تا میرای منو لو بده و کاملاً بد بخت شم ... که بر خلاف تصوارتم میرای منو لو نداد با این حال که می دونست من می خواستم بکشمش ... ولی خب .. این باعث نمی شه که دیگه نخوام از شر اون خلاص شم ...
ویو تهیونگ
داشتم از جولوی در اتاق میرای رد می شدم که صدای داد جی هوپ رو شنیدم رفتم تو و دیدم جسیکا و جی هوپ هستن که جی هوپ داره سر جسیکا داد می زنه ... وقتی سئوالی و تعجب آور به میرای نگاه کردم ( همونایی که میرای گفت ) من واقعاً هموز تو شک موندم
چطوری دستگاه اکسیژن از بی نیش افتاد ؟؟؟؟ مگه می شه ؟؟؟؟ ( نه پسرم نمی شه 😐👍 )
جی هوپ و جسیکا رفتن و من و میرای باهم تنها موندیم ...
سوکوت خیلی بدی بینمون بود که بعد مدت ها میرای این سوکت رو شکست و گفت
_ امم ... چیزه تهیونگ ؟
+ هاا .. چیه ؟
_ من ... ن.نمی خوام عمل کنم
+ چچچچچییییی ؟ ( عربده )
_ تهیونگم ... من خر جوری بود به این قضیه فکر کردم ... من بعد عمل جتی اگه زنده هم بمونم دیگه اون آدم سابق نمی شم .... گوشه گیر می شم و حتی دیگه نمی تون.................. ( حرفش با رفتن تهیونگ قطع شد )
حرفای میرای اعصابمو بد جوری خورد کردن پس از اون اتاق زدم بیرون و رفتم سمت پارکینگ بیمارستا که ..........
بیا پایین
پپپااااییینننن تتررر
~ این پارت تموم شد و خماری متلق ~
🤣👍
که دیدم تهیونگ با نگاه پر از تعجب داره به من نگاه می کنه ...
_ امم .. چیزه تهیونگ .. ام جسیکا تقصیری نداشت ... نه جسیکا و نه جی هوپ تقصیری نداشتن ... من خودم دستگاه اکسیژنم از روی بینیم افتاد جسیکا اومد بهم بدتش که جی هدپ فکر کرد می خواست منو بکشه .... اینا همه سوءتفاهمه ... ( رو به جی هوپ ) باور کن ....
ویو جسیکا
منتظر بودم تا میرای منو لو بده و کاملاً بد بخت شم ... که بر خلاف تصوارتم میرای منو لو نداد با این حال که می دونست من می خواستم بکشمش ... ولی خب .. این باعث نمی شه که دیگه نخوام از شر اون خلاص شم ...
ویو تهیونگ
داشتم از جولوی در اتاق میرای رد می شدم که صدای داد جی هوپ رو شنیدم رفتم تو و دیدم جسیکا و جی هوپ هستن که جی هوپ داره سر جسیکا داد می زنه ... وقتی سئوالی و تعجب آور به میرای نگاه کردم ( همونایی که میرای گفت ) من واقعاً هموز تو شک موندم
چطوری دستگاه اکسیژن از بی نیش افتاد ؟؟؟؟ مگه می شه ؟؟؟؟ ( نه پسرم نمی شه 😐👍 )
جی هوپ و جسیکا رفتن و من و میرای باهم تنها موندیم ...
سوکوت خیلی بدی بینمون بود که بعد مدت ها میرای این سوکت رو شکست و گفت
_ امم ... چیزه تهیونگ ؟
+ هاا .. چیه ؟
_ من ... ن.نمی خوام عمل کنم
+ چچچچچییییی ؟ ( عربده )
_ تهیونگم ... من خر جوری بود به این قضیه فکر کردم ... من بعد عمل جتی اگه زنده هم بمونم دیگه اون آدم سابق نمی شم .... گوشه گیر می شم و حتی دیگه نمی تون.................. ( حرفش با رفتن تهیونگ قطع شد )
حرفای میرای اعصابمو بد جوری خورد کردن پس از اون اتاق زدم بیرون و رفتم سمت پارکینگ بیمارستا که ..........
بیا پایین
پپپااااییینننن تتررر
~ این پارت تموم شد و خماری متلق ~
🤣👍
۴.۸k
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.