my childhood freind p23 the last part

سه می ویو:
صبح با صدای الارم گوشیم از خواب بلند شدم....
باورم نمیشه...دیشب من و شوگا به هم اعتراف کردیم‌...و..ولی اون عجوزه چیییییی

_سه یم بلند شد کاراش رو کرد و رفت پایین تا بره دم همون کافه ای تهوون منتظرش بود_
تهوون:سلام لیدی پارک
سه می:س..سلام
تهوون:ام...از قیافت رضایت میباره ررسته؟(اره جون پشه تو اتاقم)
سه می:خ..خوب..راستش‌..ن..نه...من یه نفر دیگرو دوس دارم
تهوون:چ‌‌. ...چی
سه می:پیچ پیچییی
تهوون:هن؟
سه می:گگگگگ
تهوون:گ×وه نخور
سه می:فعلا که تو داری میخوری
تهوون:نه تو داری گ×وه میخوری
سه می:من شمارو نمیخورم
تهوون:نخور از دستت رفته
سه می:حیع حیع حیع...خندیدیم
تهوون:زهر خر
سه می:زهر گاو
تهوون:زهر اقدس
سه می:اِ...تو تقدسو از کجل میشناسی
تهوون:یه جایی
سه می:زهر جین هیه
تهوون:اح...بسه...ولی ناموصا جوابت نه؟
سه می:اره....
تهوون:پس‌...باید تا دوهفته لباسامو بشوری
سه می:جان؟
تهوون:مجازادته..
سه می:اح‌.باشه
تهوون:حالام برو
سه می:گگگگ
=سه می رفت در خونه شوگا=
شوگا:سلام عشقمممم
سه می:هاااای
شوگا:میگم...یه چیزی
سه می:هوم؟
=شوگا درگوش سه می چیز هایی عرض کرد=
سه می:‌‌‌چ..چی نهههه
شوگا:نه..بیا
هرکی تیکه اسمات را میخواهد به پیوی مراجعه نمیاید
&بعد از ۳ سال&
'دینگ..دونگ"صدای در خونه"
سه می:س..
مانا:کجااااس اون پدر گربهههه
جین هیه:لی مین...کجاییی خاله جوننن بیا میخوام فحش یادت بدم
نامجون:استغفرالله
شوگا:سلام هیونگ خوبی؟
نامجون:بدک نیستم
شوگا:هعی....دیگه...
>نکته:نامجون و جین هیه ازدواج کردنند>
جین هیه:کجاسسس این مادر الاغغغ؟
سه می:به خدا ۴ روز نیس به دنیا اومده تو میخوای فحش یادش بدی
مانا:اوم...سه می جون مگه نمیدونی
سه می:چیو؟
مانا:جین هیه تو بوگو
جین هیه:ببین عژیژم...این اگهی رو بگیر‌‌‌‌...کمترین زمانو صرف کن....بچه اای خود را به ما بسپارید...در عرض دو هفته....بچه کاملا مسلح به شما باز گرداننده میشود
سه می:فاخ
شوگا:خیلی دوست دارم‌...
سه می:منم

+×÷=پایان+×÷=
میدونم این یکی ام ریدم
به روم نیارید