رمان پرستار بچه ای من 🌙👩🏻⚕️
رمان پرستار بچه ای من 🌙👩🏻⚕️
شرط: ۱۸تا لایک💜🌙
۱۹تا کامنت💜🌙
مرده۰۰۰۰۰۰۰۰
آنچه در پارت گذشته گذشت👩👧💜
مرده: هن؟ زن تو؟ این زن ۳بار صیغه کرده چطور خدشو به توچسبوند؟
جیمین: چی؟ چرا چرت میگی
مرده: نگا داداش این زن قبلا دوست دختر من بدونه امارشو در آوردم ۳بار تا الان صیغه کرده بود وگرنه من چرا باید باهاش بهم بزنم؟
جیمین: حوصله چطور پرتاتو ندارم و اینکه ی بار دیگه بگی دوست دختر تو بود چطوری میکشمت که حتی خودتم باورت نشه چطوری مردی شیر فهم شد؟
مرده: بله اما دارین این تو با این زن خراب میکنی این زن هرزه ای بیش نیست
جیمین: ببند دهن کثیفتو تو نمیخواد برای آینده من تصمیم بگیری
جیمین ویو
از پیش اون مرد گذشتم ملیس رو جلو ماشین نشوندن و خودمم رارنندگی کردم همینجوری به حرفای اون مرده فکر میکردم یعنی راست میگفت؟ یعنی ملیس صیغه ۳ نفر شده بود؟ واقعا؟ اما این دختر اصلا بهش نمیخوردی صیغه ۳ نفر بشه همنجوری فکر کردم تا رسیدم عمارت ملیس رو بردم گذاشتم روی تختش خوردم رفتم بیرون خبری از جیون نبود از کای روی مبل نشسته بود من فقط همه حرفامو به کای میگفتم رفتم پیش کای
جیمین: صلام داشم
کای: علیک داش گلم
جیمین: عمم کای یک باهات حرف دارم
کای: جانم داش گلم چه حرفی؟
جیمین: امروز ملیس اومده بود بار
کای: میدونم جیون بهم گفت اما با همکاری جیون آمد
جیمین: آها بدش خواستیم بیایم ی مرده بهم خورد باهاش بحث کردم بهم گفت ملیس ۳ بار صیغه ی نفر بود نمیدونم راسته راست نیست اصلا گیج شدم
کای: جیمین
جیمین: جانم
کای: این بستگی به اعتماد تو نسبت به ملیس هستش میخوای تحقیق کنم ؟
جیمین: خب نگا این دختر یهو توی زندگی من سر درآورد من حتی تحقیق نکردم در موردش که چطور دختریه
کای: خوب من درمورد تحقیق میکنم فردا بهت همه چی رو درموردش میگم فعلا برو بخواب
جیمین: باش
جیمین: رفتم توی اتاق لباسمو در آوردم ملیس هنوز خواب بود چون گرمم بود فقط شورت پوشیدم دیگه پیراهن و شلوار نپوشیدم دستمو درو ملیس حلقه کردم بدنشو به بدن خوردم چسبوندم
فردا صبح💜👩🌾
کای: جیمیننننننننن واییییییییی جیمیننننننننن
جیمین: چیشده کرده خر این وقت صبح؟
کای: در مورد ملیس
جیمین: خوب بنال
کای: ملیس ملیس۰۰۰
End👩🌾💜
Don't forget to like👩🌾💜
Send to your friends👩🌾💜
Save too💜👩🌾
شرط: ۱۸تا لایک💜🌙
۱۹تا کامنت💜🌙
مرده۰۰۰۰۰۰۰۰
آنچه در پارت گذشته گذشت👩👧💜
مرده: هن؟ زن تو؟ این زن ۳بار صیغه کرده چطور خدشو به توچسبوند؟
جیمین: چی؟ چرا چرت میگی
مرده: نگا داداش این زن قبلا دوست دختر من بدونه امارشو در آوردم ۳بار تا الان صیغه کرده بود وگرنه من چرا باید باهاش بهم بزنم؟
جیمین: حوصله چطور پرتاتو ندارم و اینکه ی بار دیگه بگی دوست دختر تو بود چطوری میکشمت که حتی خودتم باورت نشه چطوری مردی شیر فهم شد؟
مرده: بله اما دارین این تو با این زن خراب میکنی این زن هرزه ای بیش نیست
جیمین: ببند دهن کثیفتو تو نمیخواد برای آینده من تصمیم بگیری
جیمین ویو
از پیش اون مرد گذشتم ملیس رو جلو ماشین نشوندن و خودمم رارنندگی کردم همینجوری به حرفای اون مرده فکر میکردم یعنی راست میگفت؟ یعنی ملیس صیغه ۳ نفر شده بود؟ واقعا؟ اما این دختر اصلا بهش نمیخوردی صیغه ۳ نفر بشه همنجوری فکر کردم تا رسیدم عمارت ملیس رو بردم گذاشتم روی تختش خوردم رفتم بیرون خبری از جیون نبود از کای روی مبل نشسته بود من فقط همه حرفامو به کای میگفتم رفتم پیش کای
جیمین: صلام داشم
کای: علیک داش گلم
جیمین: عمم کای یک باهات حرف دارم
کای: جانم داش گلم چه حرفی؟
جیمین: امروز ملیس اومده بود بار
کای: میدونم جیون بهم گفت اما با همکاری جیون آمد
جیمین: آها بدش خواستیم بیایم ی مرده بهم خورد باهاش بحث کردم بهم گفت ملیس ۳ بار صیغه ی نفر بود نمیدونم راسته راست نیست اصلا گیج شدم
کای: جیمین
جیمین: جانم
کای: این بستگی به اعتماد تو نسبت به ملیس هستش میخوای تحقیق کنم ؟
جیمین: خب نگا این دختر یهو توی زندگی من سر درآورد من حتی تحقیق نکردم در موردش که چطور دختریه
کای: خوب من درمورد تحقیق میکنم فردا بهت همه چی رو درموردش میگم فعلا برو بخواب
جیمین: باش
جیمین: رفتم توی اتاق لباسمو در آوردم ملیس هنوز خواب بود چون گرمم بود فقط شورت پوشیدم دیگه پیراهن و شلوار نپوشیدم دستمو درو ملیس حلقه کردم بدنشو به بدن خوردم چسبوندم
فردا صبح💜👩🌾
کای: جیمیننننننننن واییییییییی جیمیننننننننن
جیمین: چیشده کرده خر این وقت صبح؟
کای: در مورد ملیس
جیمین: خوب بنال
کای: ملیس ملیس۰۰۰
End👩🌾💜
Don't forget to like👩🌾💜
Send to your friends👩🌾💜
Save too💜👩🌾
۱۵.۷k
۰۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.