فیک ملکه ( اسمات نیست)
فیک ملکه ( اسمات نیست)
پارت 2
(فردا صبح)
با صدای الارم گوشیم بیدار شدم
و به سمت حمام رفتم دست و صورتم رو شستم و با حوله خشک کردم و بعد به سمت میز ارایشم رفتم و موهام که عین جنگل شده بود رو شونه کردم و جلوی اینه قربون صدقه خودم رفتم(کار هروز من😌)
1 ساعت بعد
خب بسه دیگه چقدر زر میزنم برم یه چیزی بخورم خیلی گشنمه از پله ها رفتم پایین و به اشپز خانه رسیدم در یخچال رو باز کردم و دیدم که
هیچی جز اب و تخم مرغ تو یخچال نیست بورام: اههههه یادم رفته برای خونه مواد غذایی بگیرم چقدر من خنگم خدا(تازه فهمیدی😏. بورام :تو ساکت شو برو فیکت رو بنویس 😒 من :ساکت نمیشم 😎).
بورام :اشکال نداره میرم از بیرون مواد غذایی میخرم سریع لباس پوشیدم و به سمت فروشگاه نزدیک خونم رفتم هر چیزی که لازم داشتم برداشتم و رفتم خونه
بورام :خب حالا چی درست کنم اهان فهمیدم املت درست میکنم (زحمت میکشی😏)
از زبان بورام
املت رو درست کردم و خوردم و بعدش رفتم تو گوشیم (چقدر منه🙄)
3 ساعت بعد
بورام :وای خدا 😂 چقدر خندیدم وای چه😂 فیلم خنده داری بود اما چرا چشمام میسوزه(چیزی نیست 😐) حتما خیلی گوشی نگاه کردم بهتره برم بیرون قدم بزنم یک لباس پوشیدم (اسلاید بعد) و از خونه زدم بیرون همینطور که قدم میزدم زوج هایی رو تماشا میکردم که به نظر میومد خیلی هم رو دوست داشته باشند با خودم گفتم : خوش به حالشون ای کاش من هم همچین کسی رو داشتم که خیلی دوستم داشت و من هم خیلی دوستش داشتم در حین حرف زدن یهو .......
لطفا اگر خوشتون اومده بود لایک کنید و نظرتون رو تو کامنت ها بگید😊
پارت 2
(فردا صبح)
با صدای الارم گوشیم بیدار شدم
و به سمت حمام رفتم دست و صورتم رو شستم و با حوله خشک کردم و بعد به سمت میز ارایشم رفتم و موهام که عین جنگل شده بود رو شونه کردم و جلوی اینه قربون صدقه خودم رفتم(کار هروز من😌)
1 ساعت بعد
خب بسه دیگه چقدر زر میزنم برم یه چیزی بخورم خیلی گشنمه از پله ها رفتم پایین و به اشپز خانه رسیدم در یخچال رو باز کردم و دیدم که
هیچی جز اب و تخم مرغ تو یخچال نیست بورام: اههههه یادم رفته برای خونه مواد غذایی بگیرم چقدر من خنگم خدا(تازه فهمیدی😏. بورام :تو ساکت شو برو فیکت رو بنویس 😒 من :ساکت نمیشم 😎).
بورام :اشکال نداره میرم از بیرون مواد غذایی میخرم سریع لباس پوشیدم و به سمت فروشگاه نزدیک خونم رفتم هر چیزی که لازم داشتم برداشتم و رفتم خونه
بورام :خب حالا چی درست کنم اهان فهمیدم املت درست میکنم (زحمت میکشی😏)
از زبان بورام
املت رو درست کردم و خوردم و بعدش رفتم تو گوشیم (چقدر منه🙄)
3 ساعت بعد
بورام :وای خدا 😂 چقدر خندیدم وای چه😂 فیلم خنده داری بود اما چرا چشمام میسوزه(چیزی نیست 😐) حتما خیلی گوشی نگاه کردم بهتره برم بیرون قدم بزنم یک لباس پوشیدم (اسلاید بعد) و از خونه زدم بیرون همینطور که قدم میزدم زوج هایی رو تماشا میکردم که به نظر میومد خیلی هم رو دوست داشته باشند با خودم گفتم : خوش به حالشون ای کاش من هم همچین کسی رو داشتم که خیلی دوستم داشت و من هم خیلی دوستش داشتم در حین حرف زدن یهو .......
لطفا اگر خوشتون اومده بود لایک کنید و نظرتون رو تو کامنت ها بگید😊
۶.۶k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.