"اوج بخشندگی"
"اوج بخشندگی"
از حاتم طائی پرسیدند بخشنده تر از خود دیده ای؟
گفت: آری مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود. یکی را شب برایم ذبح کرد، از طعم جگرش تعریف کردم. صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد.
گفتند: تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم.
گفتند: پس تو بخشنده تری!
گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد؛ اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم.....
از حاتم طائی پرسیدند بخشنده تر از خود دیده ای؟
گفت: آری مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود. یکی را شب برایم ذبح کرد، از طعم جگرش تعریف کردم. صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد.
گفتند: تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم.
گفتند: پس تو بخشنده تری!
گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد؛ اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم.....
۷۸۹
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.