من که دل تنگ برای تو تماشا دارم
من که دل تنگ برای تو تماشا دارم
با چه رویی بنویسم غم دریا دارم؟
دل پراز شوق رهایست،ولی ممکن نیست
به زبان آورم آن را که تمنا دارم
چیستم؟!خاطره زخم فراموش شده
لب اگر باز کنم باتو سخنها دارم
بادلت حسرت هم صحبتی ام هست، ولی
سنگ رابا چه زبانی به سخن وادارم...
با چه رویی بنویسم غم دریا دارم؟
دل پراز شوق رهایست،ولی ممکن نیست
به زبان آورم آن را که تمنا دارم
چیستم؟!خاطره زخم فراموش شده
لب اگر باز کنم باتو سخنها دارم
بادلت حسرت هم صحبتی ام هست، ولی
سنگ رابا چه زبانی به سخن وادارم...
۲.۹k
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.