فیک بهترین دوست ها پارت۱۲

فیک بهترین دوست ها پارت۱۲
‌امیلی:اوک
وقتی امیلی منتظر بود یه گربه ی سفیدکوچولو اومد🐈
امیلی:ویییی کوچولو مچولووووو (میگیره بغلش و نازش میکنه)
امیلی:عررر چقدر تو گوگولیی بزار شوگا بیاد باهم بریم غذا بخریم واست
۵دقیقه بعد
شوگا:بیا اینم بابل...چه گوگولیهههههه
امیلی:ارهههه دقیقااا(بچم بچگیشو دیدع دیگ😪)
شوگا:بیا بابل تیت تو راه بخوریم
امیلی:پس گربهه چی؟؟
شوگا:یعنی رسما میخوای بگی ببریمش خونه؟
امیلی چشاشو ریز میکنه:ار😑
شوگا:اک تو راه غذا هم میخریم
پرش زمان به جلوی در
تق تق تق
جنسو درو باز میکنه:سلام عههه مهمووونننن داریممممم؟؟؟
امیلی:هوییییی یواش نمیبینی خوابع؟
جنسو:وایسا من قبلا گربه داشتم خونش مونده بیارم؟
میرم حمام دوستان