اهل شعرم… اهل تنهایی و درد…
اهل شعرم… اهل تنهایی و درد…
پیشه ام فریاد است!! کاسبم… کاسب دل…
صادراتم شادی.و.. وارداتم غم ودرد…
دوستانی دارم سردتر از سردی برف…
گاه گاهی یخشان میشکند…
گاه گاهی دلشان می سوزد… ولی از روی ترحم…
سر زمینی دارم مردمانش همه دوست. ولی از روی ریا…
خنده ام می گیرد!!!
دلشان مرده ولی، لبشان خندان است…
گله از اهل تماشا دارم… گله از این همه حاشا دارم…
خنده ام می گیرد!!!
من خودم اهل تماشا هستم…
گاه گاهی دلی میسازم، میفروشم به شما…
تا به آواز صداقت که در آن زندانیست دل بی مهر شما تازه شود…
چه خیالی… چه خیالی…..
مدت هاست نه به آمدن کسی دلخوشم…نه از رفتن کسی دلگیر…بی کسی هم عالمی دارد……خدایا!!!آنقدر تو خودم ریختم که از سرمم گذشت…دارم غرق می شم دستت کجاست؟!!…هی روزگار من به درک خودت خسته نشدی از دیدن تصویر تکراری درد کشیدن من؟؟؟…حرف دلت را امروز بزن! اگه امروز گفتی اسمش “حرف دل”اگه نگفتی فردا می شه “حسرت”…!!!…هییییییس!!!آروم حرف بزنید…غصه ها خوابیدن…!!!…می دونی چیه؟یعنی اگه یکی صادقانه بهم بگه ازت متنفرم بیشتر روم تاثیر میذاره!حتی ممکن عاشقش بشم……
پیشه ام فریاد است!! کاسبم… کاسب دل…
صادراتم شادی.و.. وارداتم غم ودرد…
دوستانی دارم سردتر از سردی برف…
گاه گاهی یخشان میشکند…
گاه گاهی دلشان می سوزد… ولی از روی ترحم…
سر زمینی دارم مردمانش همه دوست. ولی از روی ریا…
خنده ام می گیرد!!!
دلشان مرده ولی، لبشان خندان است…
گله از اهل تماشا دارم… گله از این همه حاشا دارم…
خنده ام می گیرد!!!
من خودم اهل تماشا هستم…
گاه گاهی دلی میسازم، میفروشم به شما…
تا به آواز صداقت که در آن زندانیست دل بی مهر شما تازه شود…
چه خیالی… چه خیالی…..
مدت هاست نه به آمدن کسی دلخوشم…نه از رفتن کسی دلگیر…بی کسی هم عالمی دارد……خدایا!!!آنقدر تو خودم ریختم که از سرمم گذشت…دارم غرق می شم دستت کجاست؟!!…هی روزگار من به درک خودت خسته نشدی از دیدن تصویر تکراری درد کشیدن من؟؟؟…حرف دلت را امروز بزن! اگه امروز گفتی اسمش “حرف دل”اگه نگفتی فردا می شه “حسرت”…!!!…هییییییس!!!آروم حرف بزنید…غصه ها خوابیدن…!!!…می دونی چیه؟یعنی اگه یکی صادقانه بهم بگه ازت متنفرم بیشتر روم تاثیر میذاره!حتی ممکن عاشقش بشم……
۳.۱k
۱۸ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.