.
.
اغوش تو برایم امن ترین جای دنیاست
زن که باشی ، دست خودت نیست
گاهی دوست داری پناه ببری ، ضعیف باشی
دست خودت نیست ، زن که باشی . . . . . . . .
گهگاه حریصانه بو میکنی دستهایت را . . . . . .
شاید عطر تلخ و گس مردانه اش لا به لای
انگشتانت باقی مانده باشد
دست خودت نیست زن که باشی
گاهی رهایش میکنی پشت سرش اب میریزی
به این امید که اه خوشبخت باشد
دست خودت نیست زن که باشی
همه دیوانگی های عالم را بلدی
.
اغوش تو برایم امن ترین جای دنیاست
زن که باشی ، دست خودت نیست
گاهی دوست داری پناه ببری ، ضعیف باشی
دست خودت نیست ، زن که باشی . . . . . . . .
گهگاه حریصانه بو میکنی دستهایت را . . . . . .
شاید عطر تلخ و گس مردانه اش لا به لای
انگشتانت باقی مانده باشد
دست خودت نیست زن که باشی
گاهی رهایش میکنی پشت سرش اب میریزی
به این امید که اه خوشبخت باشد
دست خودت نیست زن که باشی
همه دیوانگی های عالم را بلدی
.
۲.۸k
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.