پارت ۱۲
فیک معلم سخت گیر
پرش زمان به ساعت ۸ شب
ویو یونا
حوصلم سر رفته بود که آیو زنگ زد
&سلام یونا
+سلام خوبی
&آره راستی امروز میخوام برم بار
+با جون وون
&نه بابا میپیچونمش تو نامجون رو چی کار میکنی
+خونه نیست
&اوکی ی لباس خیلی باز بپوش
+ساعت چند
&۹
+اوکی،بای
&بای
رفتم باز ترین لباسم رو پوشیدم ی آرایش غلیظ کردم و آیو اومد دنبالم
&های س.ک.س.ی گرل
+های بد گرل
&خوب لباست خیلی بازه
+مهم نیست بریم
&بریم
رسیدیم بار رفتیم نشستیم سر میز
. چیزی میل دارید
+&ی شراب
.چشم
شرابارو آوردن که همشو یک دفعه بالا گرفتم
مست مست بودم
+میای بریم برقصیم
&اوکی
رفتیم وصت داشتیم میرقصیدیم که
پرش زمان به ساعت ۸ شب
ویو یونا
حوصلم سر رفته بود که آیو زنگ زد
&سلام یونا
+سلام خوبی
&آره راستی امروز میخوام برم بار
+با جون وون
&نه بابا میپیچونمش تو نامجون رو چی کار میکنی
+خونه نیست
&اوکی ی لباس خیلی باز بپوش
+ساعت چند
&۹
+اوکی،بای
&بای
رفتم باز ترین لباسم رو پوشیدم ی آرایش غلیظ کردم و آیو اومد دنبالم
&های س.ک.س.ی گرل
+های بد گرل
&خوب لباست خیلی بازه
+مهم نیست بریم
&بریم
رسیدیم بار رفتیم نشستیم سر میز
. چیزی میل دارید
+&ی شراب
.چشم
شرابارو آوردن که همشو یک دفعه بالا گرفتم
مست مست بودم
+میای بریم برقصیم
&اوکی
رفتیم وصت داشتیم میرقصیدیم که
۱۰.۴k
۰۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.