Fₐₖₑ ₙₐₘₑ: Yₐₛ
Fₐₖₑ ₙₐₘₑ: Yₐₛ
ₚₐᵣₜ⁴⁴
.⃝ .⃝ .⃝ .⃝ .⃝ .⃝ .⃝ .⃝
ا/ت:تا زمانی که به کسی آسب نزنه آره ولی تو با این کارات داری منو بیچاره میکنی
حرفم براش سنگین بود با اخم تندی دستشو به سمت حوله برد تا حوله رو از دور کمرش باز کنه تا لباس بپوشه سر چشامو بستم و با درد گفتم:
ا/ت: یه کاری کن حداقل خانوادت ازت راضی باشن
تهیونگ:تمومش کن
ا/ت: مطمئن باش اگه به راهت ادامه بدی آه خودمو همونی یه روزی یقه خودتو خانوادت رو میگیره با این کارات فردا چطوری میخوای تو صورت بچه هات نگاه کنی
تهیونگ: این حرفا الان به خاطر چیه ؟
دماغم رو بالا کشیدم که گفت:
تهیونگ: چشاتو باز کن من و همین چند دقیقه پیش برهنه دیدی این بچه بازیا چیه؟!
ا/ت:آره ولی اون موقع به اجبار بود ولی الان به خواست خودم چشامو بستم تا تن کثیف ترو نبینم
تهیونگ:(محکم داد زد) چشاتو باز کن ا/ت
باز کردم و نگاهش توی چشمای خیسم نشست و گفت:
تهیونگ: منظورت از این ناله نفرینا چیه ؟مگه دفعه اولته میای پیشم؟ شیش ماه به حال خودت ولت کردم با اینکه اصلا اعتقادی نداشتم اما به خاطر تو ، تو عقدت با عموم بهت نزدیک نشدم بعد از مرگشم اجازه نداد اول عده ت تموم بشه بعد
دستش رو از تنش فاصله داد:
تهیونگ:پس دیگ چی میگی؟
ا/ت: تو منو به زور میاری اینجا با تهدید مجبورم میکنی به کاری که حس عذاب وجدان بگیرم تو داری منو با خودت نابود میکنی
پیهنش رو پوشید و کنیش رو با حرص انداخت روی میز و چنگش رو بست موهام فرو برد
تهیونگ:ما صد دفعه در موردش حرف زدیم
ا/ت: اون فیلمو بده التماست میکنم بزار لااقل فردا یه جور مردونگی ازت بمونه که از کارات پیش بچههات حرفی نزنی
تهیونگ:(داد زد)بس کن
شونههام بالا پریدن و چشامو با درد بستم خشن و محکم گفت:
تهیونگ:چند دفعه در مورد این فیلم پرسیدی منم جوابتو دادم
ₚₐᵣₜ⁴⁴
.⃝ .⃝ .⃝ .⃝ .⃝ .⃝ .⃝ .⃝
ا/ت:تا زمانی که به کسی آسب نزنه آره ولی تو با این کارات داری منو بیچاره میکنی
حرفم براش سنگین بود با اخم تندی دستشو به سمت حوله برد تا حوله رو از دور کمرش باز کنه تا لباس بپوشه سر چشامو بستم و با درد گفتم:
ا/ت: یه کاری کن حداقل خانوادت ازت راضی باشن
تهیونگ:تمومش کن
ا/ت: مطمئن باش اگه به راهت ادامه بدی آه خودمو همونی یه روزی یقه خودتو خانوادت رو میگیره با این کارات فردا چطوری میخوای تو صورت بچه هات نگاه کنی
تهیونگ: این حرفا الان به خاطر چیه ؟
دماغم رو بالا کشیدم که گفت:
تهیونگ: چشاتو باز کن من و همین چند دقیقه پیش برهنه دیدی این بچه بازیا چیه؟!
ا/ت:آره ولی اون موقع به اجبار بود ولی الان به خواست خودم چشامو بستم تا تن کثیف ترو نبینم
تهیونگ:(محکم داد زد) چشاتو باز کن ا/ت
باز کردم و نگاهش توی چشمای خیسم نشست و گفت:
تهیونگ: منظورت از این ناله نفرینا چیه ؟مگه دفعه اولته میای پیشم؟ شیش ماه به حال خودت ولت کردم با اینکه اصلا اعتقادی نداشتم اما به خاطر تو ، تو عقدت با عموم بهت نزدیک نشدم بعد از مرگشم اجازه نداد اول عده ت تموم بشه بعد
دستش رو از تنش فاصله داد:
تهیونگ:پس دیگ چی میگی؟
ا/ت: تو منو به زور میاری اینجا با تهدید مجبورم میکنی به کاری که حس عذاب وجدان بگیرم تو داری منو با خودت نابود میکنی
پیهنش رو پوشید و کنیش رو با حرص انداخت روی میز و چنگش رو بست موهام فرو برد
تهیونگ:ما صد دفعه در موردش حرف زدیم
ا/ت: اون فیلمو بده التماست میکنم بزار لااقل فردا یه جور مردونگی ازت بمونه که از کارات پیش بچههات حرفی نزنی
تهیونگ:(داد زد)بس کن
شونههام بالا پریدن و چشامو با درد بستم خشن و محکم گفت:
تهیونگ:چند دفعه در مورد این فیلم پرسیدی منم جوابتو دادم
۳.۲k
۰۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.