سناریو
#سناریو
«درخواستی»
وقتی عضو هشتمیم و فک میکنن خود.ک.ش.ی کردیم چون به خاطر هی.ت های زیاد یه مدت بود از گروه رفته بودیم ولی خود.ک.ش.ی نکرده بودیم و بعد برمیگردیم
نامجون: وایییی ا.ت تو برگشتیییییی دلم برات تنگ شده بود دختررررررر
جین: ا.ت جونممممممممم سالمییییییی
نمیدونی چه قدر دل تنگت بودممممم
بدون تو این پسرا خیلی اذیتم میکردننننن
یونگی: فکر کردم تسلیم شدی
ا.ت: از هیونگم یاد گرفتم هیچ وقت تسلیم نشم «منظورش یونگیه»
یونگی:«لبخند لثه ایی ، بغ.لت میکنه»
جیهوپ: هورااااااااا امیدمممممم برگشتهههههه
دلم برات یه ذره شده بودددددد
جیمین: «میپره بغ.لت» خیلی بدیییی
چرا رفتی تنهامون گذاشتی
جات خیلی خالی بود
تهیونگ: خوبه که برگشتی بدون تو کار کردن حال نمی داد
جونگکوک: هم بازیم اومدههههههههه
خیلی خوشحالم که برگشتی
«احساس میکنم مغز عرور داده چیزی به ذهنم نمیاد بنویسمممممم»
«خیلی چرت شد؟؟»
«درخواستی»
وقتی عضو هشتمیم و فک میکنن خود.ک.ش.ی کردیم چون به خاطر هی.ت های زیاد یه مدت بود از گروه رفته بودیم ولی خود.ک.ش.ی نکرده بودیم و بعد برمیگردیم
نامجون: وایییی ا.ت تو برگشتیییییی دلم برات تنگ شده بود دختررررررر
جین: ا.ت جونممممممممم سالمییییییی
نمیدونی چه قدر دل تنگت بودممممم
بدون تو این پسرا خیلی اذیتم میکردننننن
یونگی: فکر کردم تسلیم شدی
ا.ت: از هیونگم یاد گرفتم هیچ وقت تسلیم نشم «منظورش یونگیه»
یونگی:«لبخند لثه ایی ، بغ.لت میکنه»
جیهوپ: هورااااااااا امیدمممممم برگشتهههههه
دلم برات یه ذره شده بودددددد
جیمین: «میپره بغ.لت» خیلی بدیییی
چرا رفتی تنهامون گذاشتی
جات خیلی خالی بود
تهیونگ: خوبه که برگشتی بدون تو کار کردن حال نمی داد
جونگکوک: هم بازیم اومدههههههههه
خیلی خوشحالم که برگشتی
«احساس میکنم مغز عرور داده چیزی به ذهنم نمیاد بنویسمممممم»
«خیلی چرت شد؟؟»
۱۰.۲k
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.