دو پارتی از تهیون
دو پارتی از تهیون
وقتی میفهمه بارداری .. )
Part 1
ویو ا.ت
چند روزه که حالت تهوع و سرگیجه دارم ، بخاطر همین وقت دکتر گرفتم که برم ببینم چطورمه.......
( بریم پیش دکتر ) علامت دکتر & علامت ا.ت+
&تبریک میگم شما بارداری
+ چی واقعا
&بله
ویو ا.ت
با احتیاط از رو تخت بلند شدم و از دکتر تشکر کردم و از اونجا اومدم بیرون سوار ماشین شدم و راه افتادم که چشمم خورد به یه فروشگاه که لباس بچه میفروخت ( همون سیسمونی خودمون) ماشین رو پارک کردم و وارد فروشگاه شدم . خیلی وسایل خوشگلی داشت .
داشتم کفش های کوچولویی که برای نوزاد ها بود رو نگاه میکردم که چشم خورد به یکی از قشنگ ترین بین اونها همون رو برداشتم و حساب مردم و به سمت خونه راه افتادم ....
رسیدم خونه و یه لباس هامو عوض کردم مشغول آماده کردم کلی غذای خوشمزه برای عشق زندگیم شدم
1ساعت بعد
کارم تموم شد و رفتم یه لباس خوشگل پوشیدم و یه آرایش ملایم هم انجام دادم و منتظر همسرم بودم که بیاد
ویو تهیون
کارم تموم شد و از کمپانی اومدم بیرون و سوار ماشین شدم و راه افتادم به سمت خونه...............
وقتی میفهمه بارداری .. )
Part 1
ویو ا.ت
چند روزه که حالت تهوع و سرگیجه دارم ، بخاطر همین وقت دکتر گرفتم که برم ببینم چطورمه.......
( بریم پیش دکتر ) علامت دکتر & علامت ا.ت+
&تبریک میگم شما بارداری
+ چی واقعا
&بله
ویو ا.ت
با احتیاط از رو تخت بلند شدم و از دکتر تشکر کردم و از اونجا اومدم بیرون سوار ماشین شدم و راه افتادم که چشمم خورد به یه فروشگاه که لباس بچه میفروخت ( همون سیسمونی خودمون) ماشین رو پارک کردم و وارد فروشگاه شدم . خیلی وسایل خوشگلی داشت .
داشتم کفش های کوچولویی که برای نوزاد ها بود رو نگاه میکردم که چشم خورد به یکی از قشنگ ترین بین اونها همون رو برداشتم و حساب مردم و به سمت خونه راه افتادم ....
رسیدم خونه و یه لباس هامو عوض کردم مشغول آماده کردم کلی غذای خوشمزه برای عشق زندگیم شدم
1ساعت بعد
کارم تموم شد و رفتم یه لباس خوشگل پوشیدم و یه آرایش ملایم هم انجام دادم و منتظر همسرم بودم که بیاد
ویو تهیون
کارم تموم شد و از کمپانی اومدم بیرون و سوار ماشین شدم و راه افتادم به سمت خونه...............
۶.۸k
۲۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.