پارت ۱۵
پارت ۱۵
روز بعد هر دو ساعت ۸ بیدار شدن .بعد خوردن صبحونه انیا رفت به بکی سر بزنه .
(مکالمه انیا-بکی&)
-اوهایو بکی
&سلام انیا چه خبرا
-هوم ... جز اینکه دامیان منو نابود کرد هیچ خبر
&آها راستی میگم امروز مسابقه داریم
-اییی بابا ولمون نمیکنن با مسابقاتشون انگار چین
&اممم.. آخه اگه اینو برنده بشی ۳ استلا میگیری
-ها آقا غلط کردم مسابقه چیه
&آشپزی
-عرررر بلد نیستم(درحال گریه)
خلاصه بعد یه سا
ساعت ور ور کردن براش راحلی پیدا کردن.
-دامیان کجایییییی
+یا ابوالفضل چه خبرته ???
-آقا بیا کمک ریاضی موندم (بهش حق میدم)
+باوشه ولی یه شرط دارم
(منحرفا بشینید سر جاتون)
-چیه؟
+هر وقت خواستم میتونم اذیتت کنم
-ای خدا بگم چیکارت کنه (کلافه)باشه بیا
آنچه در پارت بعدی خواهی دید
-.......دامیاننننننن....اییی... دلممم .بسه
+من تا هروقت که بخوام میتونم اذیتت کنم این شرطمونه یادت رفت
-نه ولی منو قلقلک ندهههههههه...نهههه
)نقطه ها خنده ان(
روز بعد هر دو ساعت ۸ بیدار شدن .بعد خوردن صبحونه انیا رفت به بکی سر بزنه .
(مکالمه انیا-بکی&)
-اوهایو بکی
&سلام انیا چه خبرا
-هوم ... جز اینکه دامیان منو نابود کرد هیچ خبر
&آها راستی میگم امروز مسابقه داریم
-اییی بابا ولمون نمیکنن با مسابقاتشون انگار چین
&اممم.. آخه اگه اینو برنده بشی ۳ استلا میگیری
-ها آقا غلط کردم مسابقه چیه
&آشپزی
-عرررر بلد نیستم(درحال گریه)
خلاصه بعد یه سا
ساعت ور ور کردن براش راحلی پیدا کردن.
-دامیان کجایییییی
+یا ابوالفضل چه خبرته ???
-آقا بیا کمک ریاضی موندم (بهش حق میدم)
+باوشه ولی یه شرط دارم
(منحرفا بشینید سر جاتون)
-چیه؟
+هر وقت خواستم میتونم اذیتت کنم
-ای خدا بگم چیکارت کنه (کلافه)باشه بیا
آنچه در پارت بعدی خواهی دید
-.......دامیاننننننن....اییی... دلممم .بسه
+من تا هروقت که بخوام میتونم اذیتت کنم این شرطمونه یادت رفت
-نه ولی منو قلقلک ندهههههههه...نهههه
)نقطه ها خنده ان(
۲.۲k
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.